عشق باید عین چربی شکم باشه هرکاری کنی ولت نکنه
عشق لیاقت میخواهد و عاشق شدن جرات. همیشه در پی کسی باش که با تمامِ کم و کاستیها و عیبهایت حاضر باشد که به تو عشق بورزد...! و تورا به همه دنیا نشان دهد
بهشت را دوبار دیدم یک بار در چشمانت یک بار در لبخندت
مرا زیستن بی تو، نامی ندارد مگر مرگ من زندگی نام گیرد
آرام بگویم دوستت دارم تو بلند بلند مرا در آغوش می کشی ؟
تا به کی باشی و من پی به حضورت نبرم ؟ آرزوی منی ای کاش به گورت نبرم
تو نیستی که ببینی چگونه با دیوار به مهربانی یک دوست از تو میگویم تو نیستی که ببینی چگونه از دیوار جواب می شنوم
قسمت این بود سرم بی تو به زانو برسد
به شرط آبرو یا جان، قمار عشق کن با ما که ما جز باختن، چیزی نمی خواهیم ازین بازی!
خُدا میداند شِعر برایم مُعجزه ی اَست که نامِ تو را فریاد میزنم ! اِجابت شو مَن به تو ایمان دارم...!
آه...... که در فراق او هر قدمی است آتشی .........
غم در دل تنگ من از آن است که نیست یک دوست که با او غم دل بتوان گفت ....!
کاش هر وقت بهش فکر میکردی براش نوتیف میرفت باورش میشد چقد تو فکرشی!
عشق را /فقط با حلقه در دست در گیرنکنیم... عشق را /تا به ابد به دل زنجیر کنیم...
و چه اندوه غلیظی ست جهانی که در آن عشق فریب است...
در این خاک در این خاک در این مزرعه پاک بجز مهر بجز عشق دگر تخم نکاریم
می خواھم بروم اما تا به کجا نمی دانم فقط می خواھم بروم به غربتی دیگر به عشقی دیگر و شاید به دردی دیگر حس رفتن تا ھمیشه رفتن وجودم رافرا گرفته است
گفتم از قصه ی عشقت گرهی باز کنم به پریشانی گیسوی تو سو گند / نشد
وای مردم! روزِ ناز کودک است روز سرمستی و ساز کودک است کودک است آیینه ی دل را صفا کودک است محصولی از عشق و وفا روز کودک مبارک
سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا بر جاست
عهد بسته ام کنار تنت بمانم گیسوانت را به دست بگیرم لبانت را به لبهایم بگیرم و تا زنده ام اسیر عشق تو باشم
چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش
آره عاشقم یار تویی تو تنها دلدار همیشه توی قلبت عشق منو نگهدار
پای عشق که در میان باشد آهن هم خم میشود