متن کپشن عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کپشن عاشقانه
(بی پروا)
در هر دم و بازدمم
در رگ و پیوند من
در غم پنهان من
در جان و تنم
پیدا و ناپیدای منی
همچون پیچکی
از ساقه های خشک و عریان من
می پیچی و بالا می روی
فزاینده و بی پروا
پیچک سبز خیال منی
تو خدای منی...
(دلبر)
همه ی راه ها و کوچه ها
برای من به یکجا منتهی می شود
در ذهنم تو را می خوانم
با نگاهم تو را جستجو می کنم...
کاش در کوچه های عاشقی
کنار گلدان های شمعدانی
دستانت را پیچک تنم می کردی
تا با تو عبور کنم
از...
(عشق)
دستم را بگیر
به دنبال من بیا
تا تو را با حریم امن نگاه پر از نیاز خود آشنا سازم
با من بیا
تا تو را به خلوت ترین کوچه های دلم
قدم زنان ببرم
با من بیا به خلوت شبانه ام
تا زیباترین واژه هایم را
که آبستن...
(عطش)
آنگاه که در سایه ی مبهم شب
در بستری چمنزار
از آسمان شب
عشق می بارید
در سکوتی بی پروا
در راهرویی مملو از کاج های خاموش
قدم زنان در رگ های تنم
به استقبال عشق آمدی
نفس هایت را در بارشی شجاعانه
به اندام خسته ام دمیدی
...هجوم...
(پروانه)
دستم را بگیر
به دنبال من بیا
تا تو را با حریم امن نگاه پر از نیاز خود آشنا سازم
با من بیا
تا تو را به خلوت ترین کوچه های دلم
قدم زنان ببرم
با من بیا به خلوت شبانه ام
تا زیباترین واژه هایم را
که آبستن...
✍🏻عبارت تاکیدی:هر نهالی با امید روزی جوانه میزند،امید را در خانه ی دلمان با رویا زنده نگه داریم.
🌱
نهال،دختر آخر پروین دخت، هرروزصبح به محض چشمک زدن خورشید، ازلابلای پرده ی تور اتاقش، به آرامی با سرانگشتان ظریفش ، پلکهای هنوز در خواب مانده از رویایش را، نوازش میداد...
مگر عشق چیزی فراتر از آن است
که من صدایت کنم و جانم گفتنِ تو
روحم را به پرواز در بیاورد؟!
پریا دلشب
باور کن!
دل که تنگ باشد،
ناگهان،
وسط جمعی، یک نگاه آشنا
مابین خواندن کتاب، یک جمله آشنا
لا به لای قدم زدن تنهایی، در خیابانی آشنا
در حال خرید میوه، یک عطر آشنا
یا حتی در حال نوشیدن قهوه، در کافه ای آشنا
در حال چک کردن موبایل، عکسی...