متن امین غلامی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات امین غلامی
با هر نگهش عاشق و دیوانه ترم کرد
با هر نگهش مست تر از مست ترم کرد
من عاشق و دیوانه و آواره و مستم.
با هر نگهش راهیه می خانه و ویرانه ترم کرد.
چه خوش باشد زمانیکه
دو چشمانِ تو باشد قاتل من.
بـہ کدامین جرم...؟
در چشمان تو حبس شد دلم.
ماییم و همان
مستیه لبهای تو و
بار گناهی سنگین
بر دوشم
عمرمان بیهوده بگذشت و نفهمیدیم چرا
آنکه برده قلب ما، اصلا چرا قسمت نشد.
تو ای تنها دلیل زندگانی
نباشی سخت است بر من جوانی.
و شاید عشق..،
فرصت بوسیدن لبهای کسی هست که نیست.
نمیخواهم جهانی را...،
که بی ناز سیه چشمان تو باشد.
یکی باید باشد، که در این هجوم تنهایی شهر
سخت آغوش تو را سخت در آغوش کشد.
عشق تو..،
شروع ویرانی قلب و دل ماست.
ترس از دست دادنت بدجور ویران میکند.
در میان سینه قلب عاشق و دیوانه ام.
به کام دل نمی گردد،
اگر در روزگارم تو نباشی.
نسل ما نسل همان شهید فهمیده ایست.
که برای جان ایران، ز جان خود گذشت.
تا پای جان
برای ایران...
ای دلیل بی قراری های من چشمان تو.
پس بیا از من مگیرش آن سیه چشمان خود.
جنگ مساوی است با نسل کشی.
چه از سمت اسرائیل باشه چه از سمت ایران.
و من مخالفم با نسل کشی. مخالفم با جنگ.
خدا لعنت کنه اونی رو که واسه اولین بار گفت مرد که گریه نمیکنه...
من پر از بغضم و چشمم پر اشک.
من پر از آهم و قلبم پر درد.
بغض و اشک و درد و آهم به کنار.
من پر از نفرت و آماده ی جنگ.
تا پاے جان،...
بار خدایا به بزرگی و بخشدگی و مهربانیت قسم. خودت سرزمینم ایرانم وطنم پاره تنم ایران جانم را از بیم دشمنان محفوظ بدار و یاری کن این شیر مردان سرزمینم را تا بتوانند از خاک و جان و وطن و ناموس مان دفاع کنند...
الهی آمین، آمین یارب یارب العالمین......
به شوق دیدن رویت سر راه تو بنشینم.
ولی این شوق پر تکرار بی وصلت چه بی حاصل چه بی حاصل.
جز وصل تو
از خدا نخواهم حاجت.
بیا پایین این دلتنگی های هر شبم باش.
مست چشمان تو بودم،
این تنها گناهم بودـ
گناه من این بود،
که از چشمان او مست میشدم.
کور شود چشم و دلی که،
غیر چشم تو چشمی بیند.
آن پریشان زلف تو،
برده دل و دین همه دنیایم را.