درد بر من ریز و درمانم مکن زانکه درد تو ز درمان خوشتر است
چشم از قلب شڪایت ڪرد گفت : توعاشق میشوے ومڹ اشڪ میریزم ... قلب گفت: تو نگاه میڪنے ومڹ دردمیڪشم !
تمام درد من این است که … تو هرکاری هم که انجام دهی، بازهم برای من بهترینی ️
پرنده ها هرگز دیرشان نمى شود. هیچ سگى ساعتش را نگاه نمى کند. و گوزنها نگران فراموش کردن تولدها نیستند! فقط انسان، زمان را اندازه مى گیرد. و ساعت را اعلام مى کند. و به همین دلیل فقط انسان است؛ که از ترسى فلج کننده، رنج مى برد! ترس تمام...
جلو من از درد حرف نزن. زندگی من پر از لجبازی های بین من و خداست...
رنج، رسوایی، جنون، بی خانمانی داشتم مرگ را کم داشت تنها، سفره ی رنگین من!
دلتنگی مثل یه چاقوی کند میمونه نمیبره ولی خیلی درد داره...
تقدیرمن این است ڪه با درد بسازم از این دل نامرد دلی مرد بسازم...
خواستم باور کنم که میشود مردم اینجا را با حرف مداوا کنم اما آنها دردشان را دوست دارند و گویا به آن زخم احتیاج دارند تا هرشب با ناخنشان روی آن را بخراشند.
دیگر به راستی می دانم درد یعنی چه. درد به معنی کتک خوردن تا حد بیهوش شدن نبود. درد بریدن پا بر اثر یک تکه شیشه و بخیه زدن در داروخانه نبود. درد یعنی چیزی که دل انسان را درهم می شکند و انسان ناگزیر است با آن بمیرد بدون...