متن دلبر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلبر
میگما دلبر
مگه میشه انقدر ادما نسبت به هم غریبه بشن؟
مگه میشه کسی ک یه روز قلبت واسش میزد و تنها دلیل زندگیت بود بشه غریبه ترین ادم زندگیت
مگه میشه قلبی که گرماش که از شدت عشق و علاقه بود و مثل یه روز شرجی لب ساحل بود...
چرا سرگردونی...؟!
به راستی سرنوشت من چیست و در آینده چه بر من خواهد گذشت؟!
با این ابهام و سرگردانی و بی خبری از حوادث و ترس از آینده چه کنم؟!
دلبر روزهای سرگردانی من؛
حالت خوب است؟!
سرگردان است سَرَم؛ وقتی شانه ی تو نیست.
هر چقدر می خواهی...
دلبرجانم هیچ میدانستی که باران همان اشک شوق ابرهاست که روانه میشود بر سر عشاق تا دوباره حس طروات را به کوچه خیابان های مرده شهر بازگرداند
امان از این دلبر که من دارم
دیگران دل می دهند او زجر!
دیگران دل می برند او صبر!
ارس آرامی
عشق تو برد همه هوش و حواسم را
برد همه درد و غصه هایم را
تو باش و بر دلم پادشاهی کن
تو بر دلم حکم فرمایی کن
ای جان جانانم تویی مهربانم
تویی همیشه همزبانم
چه گویم از این دل دیوانه ام
که تو مجنونم کردی و عاشقم
چشمانم...
امان از این دلبر که من دارم،
دیگران دل می دهند او زجر!
دیگران دل می برند او صبر!
ارس آرامی
صبح است نسیم سحری
باز کن این قائله را
باز به بوی بت من
آغاز کن مهلکه را
باز شروع صبح کن
هم راز کن زمزمه را
درعشق من خسن ختام
این بود این مسئله را
در پیچ موی دلبرم
هم دشوار کن مسئله را
پنج هیچ با دلبر
دلبر ، چی میشه یه سری به کوچه ی قلب ماهم بزنی ؟!
از وقتی نیستیا ، اینجا یخ بندون شده
برف میاد
دلبرم ، تو که برف دوست داشتی ...
همش آدم برفی درست میکردی برامون
آخ دلبرم ، دیگه شهرِ وجودم آدم برفی نداره...
عشقت گذشت از من و با من وفا نکرد
گُل حق عشق را به زمینش ادا نکرد
قلبم چه پیر شد به ره چشم تو ولی
موی سپید ، رنگِ دگر با حنا نکرد
گفتند عشق، روی خوشی دارد و هنوز
یک روی خوش برای نمونه به ما نکرد
من...