متن زندگی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات زندگی
با نام خالق شکوفه های بهاری
جوانه زدن های شاخه های خشکیده را دوست دارم، مثل کودکی که بعد از بازی، بخواب عمیق رفته و کم کم بیدار میشود و همه میدانند، پرانرژی تر از روز قبل خواهد بود!
بهار کم کم می آید، پلک هایم را میبندم و تجسم...
سلام همراهان عزیز که تا قبل از این هم با خواندن متون من،منت روی سر من گذاشته اید.
اول از همه تشکر می کنم بابت نگاه ارزشمندتان و دوم هم اینکه امروز می خواهم یکی از داستان های کوتاهم رو به صورت پارت به پارت داخل این سایت منتشر کنم...
﮼ آورشین مینویسد آنچه که دردرونش نهفته است....🍃
هرازگاهی اتفاقات افتاده در زندگی ام را مرور میکنم
هم اتفاق خوب بوده و هم بد
و شاید خیلی بد
یا شاید خیلی شگفت انگیز
ولی هیچ اتفاقی مثل داشتن تو برایم خوشحال کننده نبوده
اره خب داشتن تو هم میتونه یه...
نُسخه ی لب های تو دارالشفاءِ دردهاست
کاش گَردَم بستری تا بوسه درمانی کنی
<همایون بلوکی>
انقدر به اخرش فکر نکن
اخرش که چی ؟
ته تهش مرگ دیگه !!
همیشه ترسیدیم
از گفتن و نه شنیدن
از خواستن و نشدن
از رفتن و نرسیدن
از ارزو و براورده نشدن
انسان می دونه اخر زندگی مرگه ولی بازم تلاش می کنه !
می خنده ...
گریه...
سکوت نکن …
زمزمه کن گاهی !
قدم بزن در کوچه های زندگی …
و گاهی آرام پرواز کن …
این آبی بیکران مال تو نباشد …
مال کیست ؟
آدم های این روزگار؛
زندگی هایشان
همانند کویر است.
با روزهایی گرم و
شب هایی سرد و یخبندان.
ترک های بی شمار قلب هایشان
حتی اجازه نمی دهد،
امیدی به آب و آبادانی داشته باشند.
آدم های این زمانه
بیش از اندازه همانند کویرند.
همانقدر سرد،
همانقدر بدون امید
و...
گاهی اوقات بی هیچ دلیلی باید خوشبخت بود. سکان زندگی را در دست بگیر ، برای خود هدیه بگیر ، خودت را به صرف قهوه یا چای دعوت کن و از زندگی لذت ببر، بی هیچ دلیل فریاد بزن خوشبختم ،
کتاب نگارش زندگیِ امسالت رو به پایان است ۱۱ فصل گذشته رو خواندی و نوشتی و در ذهن و قلبت ثبت شد؛ گر زیبا نوشتی بُرد کردی؛ لبخند بزن. گر حواس ات نبود و نوشتند برایت ،سعی کن فصل آخر را خودت زیبا بنویسی چون دگر این کتاب گشودنی نیست...