به عشق تو زنده ام... صبح بخیر بانوی من️
عشق برای زن نه هوس است نه نادانی معنایش ماندن تا پای جان است با زن روراست باش و زنانگی هایش رابفهم ،، تا تمام دنیایش را بی منت به پایت بریزد.
عشق هستتی که باش اما تو را قدیس نخواهم خواند از تو اسطوره نخواهم ساخت آخر تو را شبیه خود خودت دوست دارم!
تو خود فراتر از قدیس و اسطوره ای چه بخوانمت که عشق از همه مقدس تر است
حرفهاے زیادے بلد نیستم . . . من تنها چشمان تو را دیدم و گوشه اے از لبخندت ک حرفهایم را دزدید !! از عشق چیزے نمے دانم اما دوستت دارم . . . کودکانه تر از آنچه فکر کنے !!
“عشق” یعنی که خیابان به خیابان همه را رد کنی و ، ناگهان بر سر یک کوچه کمی مکث کنی…!
هی روزگار . . . ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ…! ﺍﻧﻘﺪﺭﺣﺴود ﻣﯿﺸﯽ ک ﻫِﯽ میگردی دنبال یه بهونه … ﺗﺎ قهر کنی و اون نازتوبکشه وحرصش دربیاد و بگه پدرمودرآوردی تویه الف بچه ی دوست داشتنی!!!!
معجزه زندگی منی تو عشق جان
بین خودمون بمونه همه چیت یه طرف چشمات یه طرف دوستت دارم عشق خودم
Never know how much I love you Never know how much I care هرگز نخواهى فهمید چقدر عاشقت هستم هرگز نخواهى فهمید چقدر بهت اهمیت میدم
عشق و اشتیاق، بالهای پرنده بلندپرواز خلاقیت است.
اگر هنرمندان را بنگرید می بینید که از آنان کسانی بلندآوازه تر شده اند که شاگردی مکتب عشق را کرده اند و آن کس که دستش به دامان عشق رسید در تاریکی و گمنامی فرو نمی غلتد
Don’t fall in love with someone who SAYS the right things. Fall in love with someone who DOES the right things !! عاشق کسى شو که عملش درسته نه حرفاش
من برای تو تو برای من ما برای هم چقدر قشنگ است این عشق من و تو ...
اردیبهشت کمی از بهشت است خنده های تو اما تمامش
چه دردی بدتر از اینکه بخواهی رفتن او را... خودم صدبار جان کندم ولی رفتن صلاحش بود...
درد یعنی که نماندن به صلاحش باشد بگذاری برود! آه... به اصرار خودت
نه اینکه بی تو ممکن نیست نه اینکه بی تو میمیرم به قدری مسریه حالت که دارم عشق میگیرم همه دلشورم از اینه که عشق اندازه آهه تو جوری عاشقی کن که نفهمم عشق کوتاهه
تو همان عشقی که هر دم و باز دمَم از عطر تو جان میگیرد، و درهر نفس از تو دیوانه تر می شوم و هر لحظه از تو عاشق تر....
عشق را فقط با حلقه در دست درگیر نکنیم عشق را تا به ابد به دل زنجیر کنیم ...
عشق یعنی کہ جہان غایب و تو حاضر قلبم باشی
دوستت دارم ای دورترین عشق محال نبودنت را هیچ بودنی پر نمی کند، دل آشوبم چشمانم خیس باران است؛ از سکوتت می هراسم تو جان منی صدایم کن...
عشق چیست؟ جز آنکه زن همدمی باشد برای مرد، و مرد تکیه گاهی برای زن؟ یعنی فهم و اجرای این نیم خط آنقدر سخت است که همه تنهایند؟
باران غم پاییز است باران نم اشک چشمه ی پاییز است این سیل که میبینی روان است به هر سوی اشک غم عشق دل دیوانه ی پاییز است