پیامک تنهایی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات پیامک تنهایی
چون شمع سوزاندی جهانم را
تاریک کردی آشیانم را
پروانه ات بودم نفهمیدی
آتش زدی روح و روانم را
از خاطرت بردی مرا افسوس
بر گونه هایم زخم پاشیدی
من ماندم و شب های بی فانوس
تو دردهایم را نفهمیدی
همچون نسیم سرد پاییزی
آسان دلم را سخت سوزاندی
مثل...
در کافه ، کنار پنجره
چای را هم میزدم
و تماشا میکردم
که چگونه عشق
مثل قند در دل فنجان
آب میشود
تنها بودم، تو نبودی، باران بود...
و هر قطره،
انگار وزنِ یک سال سکوت را
بر دوشِ پیادهرو میریخت.
درختان، نامِ تو را
با عجله
رها میکردند.
من در حصارِ شیشهای این پنجره،
دلم را، مثلِ اناری تنها،
دانه میکردم...
و میپرسیدم:
این همه سرخیِ شیدا،
میانِ این همه خاکستریِ...
تنهایی
در این شب سیاه، دلم غرق تنهایی است
نگاهم به راه تو، چشمم پر از خالی است
ستارهها همه خفته، من و سایهی خودم
دلم در این سکوت، اسیر جدایی است
صدای پای تو را میشنوم در خیالم
ولی این خانه خالی، پر از بیکسی است
چراغی در دل...
زمان زیادی گذشت تا اینکه فهمیدم همیشه اونی که میخوای نمیشه فهمیدم هر کسی باهاته الزاماً دوستت نیست فهمیدم کسی که تو نگاه اول ازش بدت میاد یه روزی میشه صمیمی ترین دوستت و بلعکس هرکی زبونش نرمه دلش گرم نیست هرکی میخنده بدون درد و غم نیست ظاهر دلیلی...
بیایید:
مهربان باشیم
و مهربانی را
در پهندشت تنهایی انسان
ماندگار سازیم با جان!
برای پر کشیدن ،
باید تنها بود،
از پروانه بپرس؟
حجت اله حبیبی
میشه از تَنهایی یِه پَرنده شد و پَرواز کرد
تنهایی آب..
کنار خشت غربت..
قیسی شیرین.
بعد تو با درد تنهایی نمی آیم کنار
زندگی بی تو برایم بودنی اجباری است
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
بعد تو با درد تنهایی نمی آیم کنار
زندگی بی تو برای من شبیه مُردن است
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
گذشتی از من و رفتی چه آسان
مرا دادی به دستان زمستان
مگر شب بوی باغ تو نبودم
چرا پرپر شدم در باد و بوران
شهناز یکتا
جای خالی توروحس میکنم کنارم آخ دلتنگی وغم دوریت میده عذابم
با خودم بودم..
تنهایی مخملی..
حس خوبی شد..
آدینه دلش گرفته و غمگین است
این درد نبود تو عجب سنگین است
برگرد بیا هوای چشمم ابری ست
تا آمدن تو حال و روزم این است
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
سلام ما را به روزهای خوب برسانید
و بگویید:
ما کمی دیر می آییم
در پیله تنهایی خود
میان کابوس تاریک شب ها و
آرزوهای محال این سالها
کمی نشسته ایم و
نای آمدن نیست
تنهایی ،
چراغیست
بیهوده روشن.