بابا جانم دریا و کوه هم شما را یادم میاره چون دلتون یه دریاس و مثل کوه با عظمتی روزتون مبارک تکیه گاه همیشگی من
در آغوش تنگ تو که باشم به وسعت یه دریا آرامش دارم
به قدری چشم تو زیباست دلم دریا نمی خواهد دلم بی تو دگر چیزی از این دنیا نمی خواهد
لبت قرمز دلت آبی چه تلفیقی شما داری غروب گرگ و میشی که به دریا انتها داری
یادهای تو دریاست و من نهنگ گمشدهای که در پی قویی ، در جویی غرق شد . . .
خِس خِس سرفههای سنگینت سینهام را به درد آورده مثل گرداب سهمگینی که رخنه کردهست در دلِ دریا
عشق مثل دریا هرگز متوقف نمیشه عشق مثل ستاره می درخشه عشق مثل خورشید گرم میکنه عشق مثل گل ها لطیفه و عشق درست مثل تو زیباست
برای داشتنت دلی را به دریا زدم که از آب میترسید...
خوش به حال من ودریا و غروب و خورشید و چه بی ذوق جهانی که مرا با تو ندید
کرانه در کرانه یاد انزلی در هوای گرم، مرا دارد باد می زند آن وقتی که دریا موج داشت مرغ غواص، اخطارگونه داد میزد
از حباب نفسم می فهمم چیزی از من ته دریا مانده مثل جا ماندن قلاب در آب؛ بدنم در بدنت جا مانده...
دریا منو دیوونه میکنه وقتی که تو ساحل ندارمت عکسات اینجا توی دستمه من هیچوقت کامل ندارمت موهاتو وا کردی تو دست باد...
آبی که بر آسود زمینش بخورد زود دریا شود آن رود که پیوسته روان است
به تلخکامی دریا شکر چه خواهد کرد
شما اصلا میدونید وقتی یه کوسه یه ماهی رو تو دریا میخوره تو ختمش کل دریا جمع میشن دور هم ماهیِ حلوا میخورن؟ | کائنات | @Not_Sheep
زمین اشک های آسمان را به غنیمت برد،دریا متولد شد
مثل ساحل آرام باش تا دیگران مثل دریا بی قرارت باشند.
غرق شد شناگر/دریا ابی بود و ارام/باد کابوس های ساحل را می شمرد.
به من گفتی که دل دریا کن ای دوست همه دریا از آن ما کن ای دوست دلم دریا شد و دادم به دستت مکش دریا به خون پروا کن ای دوست
امروز صبح دیگریست ... به لبهایت گلهای سرخ بزن گردنبندی از مرواریدهای دریا ناخنهایت را به رنگ دلم رنگ کن
من و تو ساحل و دریای همیم - اما نه! ساحل اینقدر که در فاصله با دریا نیست
کاش جای شرم، گاهی دل به دریا می زدیم این که تنهاییم، تاوان خجالت های ماست
خشکیده دریا میان نفت ماهی ، دودی شده
رود اگر دل به درختی بسپارد کافیست تا بخشکد وسط راه، به دریا نرسد فال حافظ که بگیرند همه میفهمند کار عاشق فقط ای کاش به یلدا نرسد .