پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
محبوبم امروز یقین کردم که هر کاری از هر انسانی ساخته است...زن یا مرد فرقی ندارد...هر انسانی می تواند هر چیزی باشد...نقاش، راننده، مکانیک،معلم،پزشک،کارگر و هزار و هزار نقش دیگر..هیچ چیز غیر ممکن نیست و هیچ مرزی نمیتواند انسان را محدود کند...محبوبم تنها و تنها یک نقش در این جهان هست که انجام آن فقط و فقط از عهده ی یک مرد بر می آید ...آری محبوبم، فقط یک مرد می تواند زنی را آنچنان دوست داشته باشد که جهان با تمام فراز و نشیب هایش برایش بهشت شود...پس ب...
مرد ِ عاشق...تلاش می کند ...دوستت دارم را بگوید...زنِ عاشق اما تلاش می کند...دوستت دارم را بشنود...در واقع مرد ها می بازند که ببرند...ولی زن ها می برند که ببازند...یک جور دلباختن ِ دلبرانه...یک جور به دست آوردن...که انگار به دستت آوردند......
نخستین مردکه نخستین سیگار را دود کردبی شکپیشگویی بودهکه سرنوشت پر حادثه ی مرابی کم و کاستپیش بینی کرده بوده است......
قدرت واقعى یک مرد به اندازه لبخند زنى هستش که در کنارش نشسته....
براى بعضى از ما امروزو براى بعضى هم شاید سال هاى سال بعدحسرت بى فایده اى وجود دارد یا خواهد داشتکه ما را لبریز مى کند از حرف هاى نگفته ، بازى هاى نکردهلبخندهاى نزده ، در آغوش گرفتن هاى نشدهو بوسه هایى که دیگر مجالى برایشان نیستامروزاگر هنوز قهرمان زندگیت را دارىتأخیر نداشته باشصدا بزن باباو تا صدایى هست که بگوید جانِ باباحرف بزن ، بازى کن ، لبخند بزن ، در آغوشت بگیر و ببوسببوس تا تمام بوسه ها ذخیره اى باشندبراى روزهایى ک...
هر زن...هر چقدر هم که قدرتمند باشدخوشبختی اش رابا دو مرد تعریف میکند....!اول پدر...که الفبای امنیت و عشق رابه او می آموزد....!.و دومیاری کهتمام دوست داشتنش راازآغوش همه ی زنانبرمیدارد وبه پای اومی ریزد....!...
از مردهرکول یا موجودی فرا زمینی نسازیم!مرد هم یک انسان استو در پشت چهره مردانه اشکودکی است که نیاز به نوازش داردهدیه را دوست دارددر سینه اش ، دلی داردکه تشنه محبت و توجه استبیایید باور کنیم که آنها همشیطانت را دوست دارنداز اینکه همیشه نقش تکیه گاه را داشته باشند خسته می شوندو گاه بشدت نیازمند تکیه گاه هستندانها هم گاه شانه ای می خواهندکه بدون قضاوت به راحتی گریه کنندو گاه دوستی که پیش او نقاب ها رادور بریزند و درددل ...
یک روز همه چیز را برای دخترمان تعریف می کنم.. تا بداند این مرد متین و آرام روی مبل با آن موهای جوگندمی مهربان یک وقتی دیوانه ترینعاشق این شهر بوده است..!!...
مانند مرد بر سر حرف دلت بمانبی هر حساب پیش مرا انتخاب کن...
مرد که باشی می فهمی گاهی فقط دو حرف تمام دنیایت می شود زن...
آجر به آجر...بند بندم بغض و دلتنگی ست... تنهایی از من آخرش یک مرد خواهد ساخت......
از من رمیده ای و من ساده دل هنوزبی مهری و جفای تو باور نمی کنمدل را چنان به مهر تو بستم که بعد از ایندیگر هوای دلبر دیگر نمی کنمرفتی و با تو رفت مرا شادی و امیددیگر چگونه عشق ترا آرزو کنمدیگر چگونه مستی یک بوسه ترادر این سکوت تلخ و سیه جستجو کنمیاد آر آن زن آن زن دیوانه را که خفتیک شب به روی سینه تو مست عشق و نازلرزید بر لبان عطش کرده اش هوسخندید در نگاه گریزنده اش نیازلب های تشنه اش به لبت داغ بوسه زدافسانه ...
درد دارد که کسی ضجه ی محکم بزندگونه ی مرد نباید همه شب نم بزندای همه کار و کسِ این منِ بیچاره مخواه-بعدِ تو یک نفر از بی کسی اش دم بزندهر که عاشق شده اینجا نرسیده ست به یارماندنت قاعده را کاش که بر هم بزندشده ام چون پدرِ بیکسِ مُرده پسریکه خودش پا شده تا حجله ی ماتم بزندبعدِ ویران شدنم ساخت مرا اما رفت...فرض کن بارِ دگر زلزله در بم بزند...
مرد که باشی قول مردانه می خواهندمرد باشی گریه هایت را بد می دانندشانه ات را مانند کوهو مردانگی ات را هم کوهمرد بودن سخت ترین کار دنیاستحتی دلت هم نباید بدرد آیدچون غیرتت را به صُخره می کشندمرد بودن راجایگاهش راو ریشش را در گرو تعصب می پندارندمرد بودن لیاقت داشتنکوه بودنگریه نکردنغیرت وتعصب نیستمرد احساس داردمهربانی, اشک,قلب, درک متقابلو تمام عاشقانه های دنیا را یکجا داردمرد یعنی آدمی واقعی از جنس ِانسان واحساس وا...
تمام یک مردمیان دامن گل گلی یک زنخلاصه می شودپر از آب و هوای مدیترانه ای یک بوسه...
زن ها گاهی عاشقانه هایشان را دم می کنند و می شود همان چای خوشرنگ با عطر هل و دارچین که کنار حبه قندی از عشق ، چقدر می چسبد گاهی دلدادگی هایشان را هر شب همراه با عطر مریم در خانه می پاشند و هر صبح با تک بوسه ای دلت را نشانه می روند ....
مرد شدمتا فقط بغض کنمحسرتِ هر روزم را...و زمین نگذارمبُغچه خستگی ام را جلویِ چشمِ همهوَ فراموش کنم دستِ رفاقت هاییکه همه پُتک شدندتا غرورم مثلِ دیوارِ پس از زلزله ایخورد شود.......
عاشق آن نیست که هر لحظه زند لاف محبتمرد آنست که لب بندد و بازو بگشاید.....
گرونی که تبدیل به عادت شد دیگه درد ندارهوای به اون خونه که توش نان آورو مرد نداره...
بیست سال طول می کشد تا مادری از پسر خود یک مرد بسازد، و زنی دیگر در عرض بیست دقیقه از آن مرد یک احمق می سازد....
بهار یعنیجای بوسه های مردی که من باشمروی گونه های زنی که توباشیشکوفه بدهد!️️️...
«مرد»ی به این که عشق ده زن بوده باشی نیستمردان قدرتمند، تنها «یک نفر» دارند!...
دوست داشتنتدلی زنانهاحساس لطیفِ دخترانهعزمی مردانهوشیطنتی کودکانهمی خواهدمن برایِ داشتنتباید تمامِ نقش های دنیا رابلد باشممرد باشمزن باشمدختر باشمکودک باشم...️️️...
روز مرد رسیدو حرف از مرد شد،گفتم:یادی کنم از مردانی که افتخار دوستی و رفاقت با آنان را دارم...روزت مبارک دوست عزیزم...
مردها تشنه روز مرد نیستندمردها به یک روز قدردانی در سال نیازی ندارند، مرد آفریده شده تا تکیه گاه شود نه متکی باشد، مرد به این حساس نیست که کی و چی کادو می گیرد! فلانی برای شوهرش چه خریده؟ جوراب گرفته یا ساعت مچی طلا؟همین که تبسم را بر لب زنش ببیند، همین که لبخند را بر چهره دخترش ببیند،همین که سربلندی پسرش را ببیند، همین که خواهرش بتواند به او تکیه کند،همین که مادرش با او درد دل کند،همین که پدر پیرش جوانی خودش را در او ببیند،هم...
سایه ات از سر ما کم نشود حضرت یارروز مرد مبارک بهترین مرد دنیا...
همه دنیام توآرزوهام تو،نفسام تو،خاطره هام توروزت مبارک مرد من...
مردهای زمان من.....مردهای زمان من فرشته اند؛دوست دارند ، برایشان بخندی؛ بهترین لباس را که بپوشی ؛خوشحال می شوند گاهی وقتها مثل بچه ها مظلومند؛ وقتی از سرِ ذوق می خندند، دیدنی می شوند؛بسیار درد کشیده اند؛دردهایشان را ،در دلِ بزرگشان پنهانمی کنند؛بیشتر وقتها ، خود را از یاد می برند؛ درلیست خرید، سهمی برای خود نمی گذارند..هیچ وقت نگاهشان به روزهای تقویمنیست تا در انتظار روزی که از آن خودشان هست ، باشند. مثل زنها ، برای...
همسر عزیزمبا یک دنیا عشق روز مرد را به تومهربان ترین و تنها تکیه گاهم تبریک میگویمدوستت دارم مرد من...
عشق جان،مرد مهربون منروزت مبارک...
همسر مهربانمتو که باشی کنارمثانیه ها هم شادن...روز مبارک عزیز دلم...
مرد که تو باشیزن بودن خوب است …!دوستت دارم شوهر عزیزمروزت مبارم...
مرد من من دست هایم را به تو می سپارمتو شانه هایت را به منروزت مبارک عالیجناب عشق...
مرد منمرد پر غرور من ،مهربان مناگر روزی از من بپرسند چرا عاشقت هستممیگویم من با هر نفس کشیدن او نفس میکشماو تنها مردی است که رویاهای مرا به واقعیت تبدیل کرده است.از تو اگر بپرسند که این دختر چقدر دوستت دارد؟مغرورانه بگو...او عاشقم استدوستم دارد،او بسیار دوستم داردروزت مبارک عزیز دلم...
چقدر اشتباه است که یک زن فکر کند دنیایی را که میخواهد، یک مرد میتواند برای او بسازد به جای آنکه خودش بسازد !...
پدرم تنها کسیه که باعث میشه بدون شک باور کنم،فرشته ها هم می توانند مرد باشند....
گرمترین خانه،خانهای ست که در آن مرد خانه محترم شمرده شودو زن خانه محبوب باشد، فقط همین...مرد تشنه احترام استو زن عاشق محبت است.......
غمگینترین زنِ همهیِ قصهها منموقتی که آرزویِ تمامِ تنم توییمردی که زخم میزند و میرود ولیهر شب توییدوباره توییباز هم تویی ......
از شروع این جهانمرد از پیِ زن می دویداز پیِ مردان دویدن را زلیخا باب کرد...
عاشقآننیستکههرلحظهزندلافمحبتمردآنستکهلبببنددوبازوبگشاید...
داد و بیداد نکردمکه در اندیشه ی منمرد آن است که غم را به گلو میریزد...
کتاب خواندن در پاریس حسابی حرص آدم را در می آورد . هر کس را می بینی ، یک کتاب در دست دارد و تند تند مشغول مطالعه است . سن و سال هم نمی شناسد ، سیاه و سفید و مرد و زن و بچه هم نمی شناسد . انگار همه در یک ماراتن عجیب گرفتار شده اند و زمان در حال گذر است . واگنهای مترو گاهی واقعا آدم را یاد قرائت خانه می اندازند ، مخصوصا اینکه ناگهان در یک مقطع خاص کتابی گل میکند و همه مشغول خواندن آن می شوند . . . فضای پاریس هیچ بهانه ای برای مطالعه نکردن باقی نمیگ...
عاشقﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪﮐﻪ ﺯﻥ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﻣﺮﺩعشق ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﺭﺍﭘﺮﻣﯽﮐﻨﺪﮔﺎﻫﯽﺑﺎﺣﺮﻑ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﺳﮑﻮﺕعشق واژه ی ظریفی ستﻓﺮﻗﯽﻧﻤﯽﮐﻨﺪﺟﯿﺐﻫﺎﯾﺖﭘُﺮﺍﺳﺖﯾﺎﺧﺎﻟﯽ دلت که پرازمهرباشد، عاشقی...️️️...
بوسههارابهجانمناندازمرداینجنگتنبهتنهستم!...
مردی که دوستش داری رابه من معرفی کنتا به اوعاشق تو بودن را بیاموزممهم نیست آن مردمن نیستممهم این استکه کسی کمتر از عشقبه تو نگوید... ....
در انتقام و عشقزن وحشىتر از مرد است....
ابر و باران و یارمن و یک زن میانسال عقب تاکسی نشسته بودیم. یک مرد چهل و چند ساله هم جلوی تاکسی کنار راننده پا به سن گذاشته نشسته بود. باران به شدت می بارید و برف پاک کن ماشین با سرعت کار می کرد. زن میانسال گفت: «خدا رو شکر که این بارون اومد والاخفه می شدیم.» راننده پیر گفت: «بارون همه چی را می شوره با خودش می بره... آدمو شاد می کنه.»مردی که جلو نشسته بود زیر لب گفت: «همه رو شاد می کنه جز من.»راننده گفت: «چی گفتین؟» مرد گفت: «بارون م...
به رسم صبر باید مرد آهش را نگه دارد اگر مرد استبغض گاه گاهش را نگه دارد...!...
از شروع این جهان مرد از پی زن می دویداز پی مردان دویدن را زلیخا باب کرد...
آهای خبردار...کوچه های شهر پر ولگردهدل پر درده، شهر پر مرد و پر نامردهآهای خبردار، آهای خبردار باغ داریم تا باغیکی غرق گل یکی پر خارمرد داریم تا مرد...