متن باور
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات باور
ریشه که داشته باشی
خم میشی ، ولی نمیشکنی
موفقیت باید ریشه تو باورهات داشته باشه
چیزی مثل یک اعتقاد...
قانون انتظار می گوید منتظر
هرچی باشی همان وارد زندگیت میشود......
در قلب خود
باور داشته باشید
که حادثه ای شگفت انگیز
قرار است اتفاق بیفتد
باورکنیدهمان میشود که باوردارید
عاشق زندگی تان باشید
لبه تاریکی هزارنغمه
دلَم نرمه، ولی میفهمه سختی رو
نه از بغض، از یقین میخونه وقتی رو
نه دنبالِ نجاتِ خویشه عاشقی
یه فکره، یه مسیر بیپناهی رو
تو نبودی که جهان روشنترم کردی
نورِ بودن، خودش از باورم جاریـه
من تو رو با دلِ خود اشتباه نگرفتم
من خودِ ...
میتوان ساده زندگی کرد
ساده زیست
و از شادیهای کوچک لذت برد
فقط کافیست باورداشته باشیم لذتِ
شادی در داشتن چیزهای بزرگ نیست.
قفس را نه میگشایند،
نه میسازند،
قفس را باور میکنند…
و هر باوری
روزی
فرو میریزد
تا ته دره نجابت رفتم
ایده های سبز را درو کردم
داسم بارها شکست
تعمیرش کردم و باز ادامه دادم
نجابت مرا با داس وصله شده ملاقات کرد
سخنش این بود
خیلی ها برگشتند با داسهای نو
واما تو باورداشتی و اعتماد
واین مصداقش یعنی یقین
دلیل آنکه احمقی هرگز از حماقت بیرون نمیرود آنست که هرگز باور ندارد که احمق است.
تو هم مثل منی؛ دلتنگ و خسته
درون سینهات، مهری نشسته
از احساسِ دلت، گل میتراود
به دشتِ باورِ من، دسته دسته
ای رهگذر از شب ها ای خسته ترین رویا
در باور این ظلمت پیدا شو و پیدا ما
هر ذره ی تاریکی چون تجربهای شد نور
هر ذره زبان شد تا پیدا شویم از دور
ما ریشه زدیم اینجا در خاک همین رویا
در باد شکوفا شد آواز از دل...
قدم در راه بگذار ومپرس ازچند و چون،ای دل!
زمان از دست خواهد رفت، امّا و اگر کافیست
نگاه آبی آسمان را دوست دارم؛
وقتی:
در سحرگاهان راز،
با محبّت؛
با مهر،
اشکی از نور می بارد؛
و خدای را،
در باورم فریاد می سازد…
زهرا حکیمی بافقی، کتاب راز و نیاز.
حذف و اضافه می کنم،
کتاب باورم را
که ورق می زنم...
توپ تر از همیشه
برگشته ام
محکم تر سیلی بزن آقای گذشته!
من اشتباهی نکرده ام!
خوشحالم که شکستم
شیشه ی باورت را...
«آرمان پرناک»
در آغوشت بیارامم چه زیباست!
برایم ناکجایش قدّ رویاست!
در آن شورش ترین احساسِ نابی،
برای باورِ قلبم مهیاست!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
در باروریِ احساس،
به باورِ تو امیدوارم؛
تو مرا باور کن؛
از عاطفه بارور کن!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب صدای پای احساس.