پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
بگذارید شب را زنده نگه دارم. مرا با نوشته ها، ساز ملایم، سکوت مطلق و شبِ بی پایانم؛تنها بگذارید. جدایمان نکنید.او بیشتر از هر کس دیگری؛ با روحم آشناست. سال هاست که در وجودش زیسته ام. من با او شاد و پر از آرامشم. به درک و شعور او انس بسته ام، در سایه اش رقصیده ام و سلول به سلول وجودم را با او آشنا ساخته ام. باور من این است؛ اکنون خدا هم بین ماست. حالا دیگر؛اکیپ مان هم جور است: خدا+من+شب+سکوت+ساز+کتاب و قلم ...حقیقتا چه کسی م...
گیسوی طلاییش پریشان کردهاین دختر پاییز چه نازی داردپیراهن رنگین به تن و خنده به لببا باد خنک میل به بازی دارد🌱شهناز یکتا...
زن ها به اندازه ی تمام ظرافت های زنانه شان قدرتمندند فقط کافیست نخواهند تکیه کنند دنیایی را به دوش میکشند 🦋پنجشنبه شب دوم تیر ماه چهارصد یک خورد کردی منو=)...
زن ها نه قلب خانه اندنه آشپزخانه خط قرمزشان استزن ها تنها برای خود هستندآنقدر در گوش دختران خوانده اندازدواج کن خوشبخت شویبچه دارشو مادر شویغذا درست کن کدبانو شویاما هیچگاه به آنها نگفتندتلاش کن تا موفق شویمدال بیاور تا قهرمان شویدرس بخوان با سواد شویهنر یاد بگیر هنرمند شویباورکنید تمام انسان ها روزیجفت روحی خود را پیدا خواهند کردپس بگذارید اگر شوهر کرد زنی با عزت نفس باشداگر مادر شد مادری نمونه باشداگر در جمعی ...
دلنوشته: من با افتخار دخترممن دختری هستم گیسوانش از برگ شب بو ها عاشق تر است. به نام خالق دختر که نامش نوید پاکی و بی آلایشی ست... دختر عطش عشقی که در دلها جوانه دارد و شاخه هایش از احساس سیراب نمی شود! من با افتخار دخترم... بد نیست خوب هم نیست سخت میگذرد این روزها کمی فکر و خیال چاشنی اوقات فراغت ، کمی هم غم و اندوه لابه لای خوشی ها و کمی ناشکری در میان تمام نداشته ها ، میگذرد اما سخت شایدهم ما سخت میگیریم نه شاید قرار است دنیا کمی سخت ب...
من اگه دختر دار شدممیذارم دخترونه هاشو فریاد بزنهبجای خوب و بد گفتناجازه میدم زندگی کنه..اونم با انتخاب خودشنمیذارم تو فضای ذهن های مسمومخفقان بگیره..اجازه میدم پیشرفت کنه..بره تا بینهایتفقط یه نصیحت بهش میکنمبهش میگم هیچکس و هیچ چیز ارزش این رو نداره که دلت بخاطرش به درد بیادچه برسه به این که بخاطرش بشکنه..به قول معروف بهش میگمبه خودت رحم کنبه قلب مهربونتهمین......
هرچه کردم نشد که بشود بگویم دوستت ندارم تا آمدم بگویم دوستت دارم جانم را گرفتند تا مبادا دلت بر تنم بلرزد ....عزیزحسینی...
در راه رسیدن به تو مرگ هم عاشقانه ایست آرام عزیزحسینی...
قبل از دوست داشتن و دوست داشته شدن احترام گذاشتن را به یکدیگر هدیه کنیمدوست داشتنی که احترام نداشته باشد نبودنش یک احترام است عزیزحسینی...
لبخند هایش را لا به لای مو هایم بافته ام تا مبادا نسیمی بوزد و لبخندش را به صحرا و بیابان ببردآنجایی که از نظرم محو شودعزیزحسینی...
لازم نیست دوستت دارم را فریاد بزنید..دخترها، بزرگترین رسانه ی سراسری عشق هستند ..خالصانه عاشقشان شویدو آرام درگوششان بگویید دوستت دارم ..و بین خودمان بماند .."خودشان جهان را با خبر می کنند"...
دختر زیباترین شاهکار آفرینش است. خیلی مراقب باید بود رفتاری نسنجیده ، فکری معیوب شاهکار ظریف خلقت را نشکند......
اگر دختری دارید که از دلبریهایش گل از گلتان میشکفدو با ذوق کردن هایش قند در دلتان آب میشود،لطف کنید و محبتتان را از او دریغ “نکنید”،محدودش “نکنید”،او را اسیر افکار و عقاید خود “نکنید”،ذات دختر با حیاست،پس نیازی نیست دایه مهربان تر از مادر شوید…بگذارید دخترانه ببیند،دخترانه بخندد،و دخترانه برقصد…بگذارید پابرهنه با پیراهن گلدارش تمام شهر را بدود و دنیا را از عطرِ لطافت و مهربانیِ خود پُر کند…بگذارید به جامعه سیاهمان رنگِ روشنی...
دخترانگی هایم رادوست دارم....!بوی ناب معصومیت می دهند،به دور از عشق های جنجالی ودورغین این روز هاست.دخترانگی ام ؛پر از خنده های ریز ولاک های رنگارنگ است،پر از شیطنت های دخترانه واغوش های مادرانه،پر از لباس هایی که بویمادربزرگ را می دهند...دخترانگی ام ،پر است از یک عالمه کتاب نخوانده ویک مشت رمان نیمه تمام...!دخترانگی ام پر است از صداقت ....
قرار نیست همه یمان شبیه هم باشیم، با دماغ هایِ عروسکی و لب هایِ پروتِزی، با ناخن هایِ بلند و مژه هایِ کاشت شده، قرار نیست همه یمان بِشَویم سِلِنا گومِز یا نیکول کیدمَن، که هِی بچرخیم تویِ اینستاگرام عکسِ خانٌم هارا ببینیم و برویم تویِ آینه از خودمان عیب و ایراد دربیاوریم و دلمان صورتِ زاویه دار و این چیزها بخواهد...قرار نیست همه یمان مثلِ اینفولوئنسرهایِ اینستاگرام لباس بپوشیم و هی خودمان را بزنیم به درو دیوار که بِشَویم مثلِ آنها که تویِ عکس ه...
برخلافِ تمامِ دخترانی کهوقتی غم به در و دیوارِ دلشانچنگ میزند، برای تسکینش زورشان تنها به موهایشان میرسد...من موهایم را همیشه بلند میگذارم،چرا که، رویاهایم را میان آن هامی بافم و غم هایم را میانِ گره هایش جای می گذارم...! ...
من دخترم !دختری از تبار ظرافت دختری که اگر صدایت از حد معمول بالاتر رود،اشک هایش میریزد من دخترم! دختری که دنیایش، آن پیراهن صورتی آستین پفی است ؛من دخترم !دختری که، جانش می رود برای آن لاک های زردِ قناری و صورتی ِگلبهیمن دخترم !دختری که وقتی موسیقی می شنود قر در کمرش فراوان است من دخترم!دختری که ،اگر شب آن نرم کننده عصاره بادام را نزند، خوابش نمی برد !من دخترم !دختری که ،وقتی صفحه اینستاگرامش را باز کنی، پر است از صفحات ...
دختردار که شدید روزی هزار بار در گوشش آهنگِ "یه دختر دارم شاه نداره" را بخوانید؛اتاقش را پر کنید از خرس و قلب هایِ شکلاتی ..هرروز ببوسیدش و هر از گاهی حرفِ اولِ اسمش را با گلِ رزِ قرمز در جعبه ای بچینید...آنقدر مهم بودنش را تاکید کنید که خودش هم به این باور برسد ،که فقط زمانی جنسِ مخالف را واردِ زندگی اش کند که آن بخش از نیازِ محبت هایِ دخترانه اش را فقط او بتواند تامین کند..متوجهید چه میگویم؟!حیف است احساس دختری را که با ج...
خیلی وقت بود ؛ که حال و هوای روز هایش خاکستری بود .تمام عواطف و احساساتش را درست در میان جیغ و فریاد های سوختم سوختمش در آخرین روز زندگی اش جا گذاشت .حال قدم زدن در خیابان امری دردناک بود همان جایی که در مقابل نگاه های ترحم آمیز مردم سرش را پایین می انداخت ، اما چیزی که آزارش می داد برق رضایت در چشمان دختران هم سن و سالش بود ، زمزمه های مسخره شان روحش را تکه تکه می کردند «دیگر زیبا نیست ، صورتش در اسید سوخت ، جوانیش به باد رفت »کاش می توانس...
دوست داشتنتدلی زنانهاحساس لطیفِ دخترانهعزمی مردانهوشیطنتی کودکانهمی خواهدمن برایِ داشتنتباید تمامِ نقش های دنیا رابلد باشممرد باشمزن باشمدختر باشمکودک باشم......
جهان کوچک من زیباستمن چون تویی رادارمکه درمیان همهمه ی کلمات و هجومِ خواستنمثل یک ،پیچک سبزبر تنِ یخ زده ی واژه هاریشه دواندی واز کالبدِ جانم ،یک پیاله شوق به پروازرهانیدیومنِ این روزهاعجیب ،درهیاهوی پرواز بر بلندای احساسِ ظریف دخترانه اشرها از هر فکری، یادی،گذر لبخندیپرهیجانچون کودکبا یک بغل شکوفه های زردِ وحشیتمام دنیایش را در دستانِ تودرامتدادِ رویای شیرینشگرم ،بهاریقدم به قدمپرسه میزندو جهانم باتوتعریف ...
خوبِ مندست احساست را بگیر،تمامش رابرای خودت کنار بگذار،بی خیال عبورِ سایه های توخالی وسرد،درسکوتِ لحظه های بارانیفقط خودت را سخت درآغوش بگیر،بی بهانه،گرم،بهاری...برای خودت شعر بگو...قربان صدقه خودت برو...ترانه ای از نقشِ وهم انگیز یک لبخند...دلواپس نباشفردا هوای دلت افتابی میشودودیگراثری از عروسک های خیمه شب بازی سرگردان،در دنیای دخترانه ات نیست........
دخترانه بودنت را دوست دارماینکه می توانمموهای بلندت راتار به تاربا لذت ببافمو میان هر گره اشهزاران بار دل ببازماینکه می توانماز لاک ناخن هایتبرای رنگ گل ها استفاده کنمو از ظرافت اندامت بردارمتا بال برای پروانه ها بسازمدخترانه بودنت را دوست دارموقتی نگاه مخملیتجایی برای شکفتن آرزوهاستو صدای نازکتراهی برای به لکنت انداختن قلب هادخترکهر لحظه لبخند تو رادر باغچه دلم کاشته امتا عاشقانه ترین سیب های دلممنتظر گا...
دوست داشتنتدلی زنانهاحساس لطیفِ دخترانهعزمی مردانهوشیطنتی کودکانهمی خواهدمن برایِ داشتنتباید تمامِ نقش های دنیا رابلد باشممرد باشمزن باشمدختر باشمکودک باشم...️️️...
تکه ای از رو حم خیلی درد میکند آنجایش که پر بود از شیطنت های دخترانه دلم برای خودم تنگ شده من خیلی وقت است بچگی نکرده ام ......
ببین تو از حسادتِ دخترونه هیچی نمیدونی!حسادتی که یه تنه اش به تنِ دیوونگی خورده!تو فک میکنی من فقط به دخترایی که باهاشون حرف میزنی حسودیم میشه؟!آره عزیزم، اونها هم هستن ولی فقط که اونا نیستن!مثلا خودکاری که الان دستته! خب طبیعیه حسادتم!درواقع درستش اینه که الان دستایِ من تو دستت باشه، نه که خودکارِ میونِ انگشتات!یا حتی اون بالشتی که شب ها سرت رو روش میزاری، خب آخه لمسِ موهایِ مشکیِ تو و عطرِ تو _ازفاصله ای همینقدر کم_ مگه کم چیزیه؟؟...
تکه ای از روحم خیلی درد می کند !آنجایش که ؛پر بود از شیطنت های دخترانه...دلم برای خودم تنگ شده...من خیلی وقت است بچگی نکرده ام...
مرد من ...تو بعد از پدرم واقعی ترین و مردانه ترین مرددنیای کوچک دخترانه ام هستی......
دختر که شاعر شودغذا میسوزد ظرفها نشسته میمانندلباسها گم میشونداما...خانه حتما گرم خواهد ماند!...