یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
هر شب بدون بوسه جدا میشوی ز منانگار بر دهان تو فردا نوشته اند....
آسمان خورشید را میان بازوان خودش گرفتهتوهم بیابغلم کن و با بوسه ای صبحم را بخیر کن..️️️️...
امشب چه طولانی، ولی عاشقانه و پرنور است. شب روشن پر امیدی است که باید در ازدحام نگاه های مهربان بنشینیم و لبخند را به خوبی بدانیم. بنشینیم نفس هامان را با هم یک دل کنیم و خاطرات سرشار را از میان سینه هامان بیرون بریزیم تا خانه ها روشن شود. شمع ها را امشب کنار شب نشینی سرور، با شعله نوازش دل برافروزیم. سفره ها را از مائده دعای خیر پر کنیم و در جیب های یکدیگر نقل و نبات مهر بریزیم. سر بلند کنیم به سمت ستاره ها. بوسه برای آسمان برکت خیز زندگی بفرستی...
مرا سخت دوست بدارپُر بوسهبغل دار …بگذار عشقبه پایِ هم بَندمان کند …...
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کردو مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت.روزی که کمترین سرودبوسه استو هر انسانبرای هر انسانبرادریست.روزی که دیگر درهای خانهشان را نمیبندندقفلافسانهایستو قلببرای زندگی بس است.روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است.تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.روزی که آهنگ هر حرفزندگیستتا من به خاطر آخرین شعر رنج جست و جوی قافیه نبرم.روزی که هر لب ترانهایستتا کمتر...
تو... را میتوان سروداز طعم تماسِ عشق با بوسهاز نَشتِ عطرِ شیفتگی تا آغوشبا همین دو سه سطر ساده ے شعر ️️️...
شِعرے که آلودهبه بوسه هاےِ تو نباشَدنَگفتنے ست..!!...
اے لبانت بوسه گاه بوسه امخیره چشمانم به راه بوسه ات ......
گفتم دلم از توبوسهای خواهانست...!...
برای نفس کشیدن در هوای توچه حادثه ای سرخ تراز بوسهچه رخدادی زیباتر از عشق ...️️️...
آغوشم رابرایت کنار گذاشته امحتی بوسه هایم راشاید در عصر آغوش های یک روزه و بوسه های ساعتی!عقب مانده ام بخواننداما منبه بازوانم تنها قول تو را داده امو سکوت لب هایم با همنشینی لب های تو خواهد شکستعزیز دلم دلت قرص️️️...
بهترین لبخندها و بوسههای مننثارت بادکاستیهای مرا میدانیاماهمچنانم دوست میداری...
این بوسهیعنى بخواب تمام زمستان راآغوشمپُر از بوى بهار است...️️️...
گاهی خوابت را میبینم ؛ بی صدا ، بی تصویر !مثل ماهی در آبهای تاریک که لب میزند و معلوم نیست حبابها کلمهاند یا بوسههایی از سر دلتنگی ......
بوسه ای داد به من، عرش خدا ریخت بهم️️️...
خوشبختی مانند یک بوسه است !برای اینکه از آن لذت ببرید ، باید آن را با کسی سهیم باشید ......
لعنتی جااانخودت را دریغ نکن از من بگذاربوسه اتمعجزه ای شود و تمام این شب ها را بخیر کند …!...
چاره دردهایتاغوش من استبگذار کمی به زبان بوسهحرف بزنیم ......
بوسه، اولین جرعه از جامی است که خداوند آن را از چشمه ی عشق پر ساخته است....
بوسه آن گاه قشنگ استکه تمرین نشودبپری ماچ کنیجیغ کشدذر بروی...
بغلم کن شبیه یه مردابهیچ چیز و کسی مزاحم نیستبوسه بگذار رو شقیقه ی منواسه کشتن اجازه لازم نیست...
همدیگر را لو بدهیممن، دستهایم تو، موهایت راآنها هم انگشتان اشاره شان راتا:همه چیز عادی شودموهایت در بادهادستهایم روی شانههایتبوسههایمان پشت انگشتهاآنقدر توی خیابانها بلند بخندیمکه:گنجشکها روی سیمهای برق بنشینندسنجاقکها به شهر بیایندلاک پشتها آسفالتها را به دندان بگیرندهمدیگر را لو بدهیمتو چادرت من کفشهایم را...
آرام آرام/ عبور کردم از مرداب/ زیر برگ های نیلوفر/ صدای بوسه ی اردک ماهی ها...
آدم می میردجاده نه،پرندهمی میردآسمان نه،نه جاده نه آدمنه آسمان نه پرندههیچکس نمی ماند هیچ چیزیتنها یک چیز ماندنی ستبوسه ی ما در نگاهِ سیب...
دم آن بوسه ی....جمعه ی تو گرم...که شیرینی آن...اثری از غم آدینه ...برایم نگذاشت....!!!...
تو با انحنای بی نتیجه ی ستون فقرات من چه کردی که دیگر راست نمی شومبا بوسه های من بر شیار چانه اتچه کردیکه روی زمین ریخته شدهاب شدهبخارابر پشتِ پلک هایم -خیر قربانمشکل روس ها نیستمسئله بیماری مختصری ست که علیا حضرت دارندهمان بیماری تاریخهمان گلیم سیاه تکرار-تو با آن کالسکه و فانوس که هر صبح در رگ های من تا قلبمراه امام زاده هاشم را سلانه سلانه می پیمود چه کردی که کالسکه آتش گرفته ست و خاکسترتمام.... تو ک...
امروز برای هر کس تاریخیست برای هر نفر در این جهان در این شهریا کسی رفته یا کسی بازگشته.یا کسی آخرین خنده اش را کرد و همسرش را بوسید و چشم هایش را برای همیشه بست.شاید امروز و همین حالا که این خط را میخوانید یک کودک به این دنیا آمد.شاید کسی از کنار دیگری رد شد و هزار بار عاشق شد.«همین حالا » زمانِ از دست رفته ایست که یا یادش میکنیم و یا هیچ وقت به آن بر نمیگردیم.ما از خودمان در زمان چیزی را جا میگذاریم.بوسه ای، صدایی...
آغوش آغوش/می ریزند بدون بوسه/گریه ی درختان...
این سر نه مست بادهاین سر مست، مست دو چشم سیاه توستبوسه، بوسه از آن لب ربودنیستتنها تو را ستودممحبوب من به سان خدایان ستودنیست...
بوسه از خاطره آموختجا گذاشتن رد را...
دلبرا / یک بوسه دادیاینقدر نازت ز چیست؟گر پشیمان گشته ایبگذار در جایش نهم...!...
دل که تنگ است کجا باید رفت؟ به در و دشت و دمن؟ یا به باغ و گل و گلزار و چمن؟یا به یک خلوت و تنهایی امندل که تنگ است کجا باید رفت؟ پیر فرزانه مرا بانگ برآورد که این حرف نکوست ، دل که تنگ است برو خانه دوست... شانه اش جایگه گریه توسخنش راه گشابوسه اش مرهم زخم دل توستعشق او چاره دلتنگی توست... دل که تنگ است برو خانه دوست... خانه اش خانه توست......
اصلا ڪجا نوشته اند ڪه بوسه شیرین است ؟ نه ...بوسه شور است ...نمڪ دارد ، آدم را نمک گیر میڪند......
جوری ببوسش که حس کنه هر لحظه که تو رو نمی بوسه، داره بهترین اتفاق زندگیش رو از دست میده.️️...
یک بوسه ز تو خواستم و شش دادیشاگرد که بودی که چنین استادی...
بوسه هایت طعم عجیبی میدهندطعمی بین بهشت و زندگی️...
پری کوچک غمگینیکه شب از یک بوسه می میرد/ و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد......
وقت رفتن.../میگفت ، زودبرمیگردم/بوسه ، هنوز چشم براهست...
شاعر شدم...از بهر لبت شعر بگویم...یک بوسه نثارم کن...اگر بنده نوازی......
صبح شد ز لبت بوسه گلم لقمه بگیرم؟بر پیرُهنت دست کشم ... دکمه بگیرم؟گر ضعف مرا... گرفته باشد از تو؟باز از سر قلاب لبت طعمه بگیرم؟...
از لعل لب شکرفشانتیک بوسه به صد هزار جانست...
عاشق حاضر جوابی ات شدم که هیچ دوستت دارمی را بی بوسه نگذاشتی......
به دیدار (تو )می آیم برایم بوسه ای دم کن!...
وقتی که لبم به بوسه ای قانع شددر راه اراده ی خودش قاطع شدقانون اساسی دلم گفت ببوسشورای نگهبان لبت مانع شد...
خواهم امشب همچو مِی نوشت کُنمبی خود از گرمیِ آغوشت کنموز شراب عشق مدهوشت کنمبا هزاران بوسه خاموشت کنم...
ز تلخ گویی من عیش عالمی تلخ استبه بوسه ای چه شود مرا دهان بندی...
گر بوسه می خواهی بیا، یک نه دو صد بستان برواین جا تن بی جان بیا، زین جا سراپا جان بروصد بوسهٔ تر بَخْشَمَت، از بوسه بهتر بَخْشَمَتاما ز چشم دشمنان، پنهان بیا، پنهان برو...
آه این کیست که در می کوبد؟همسر امشب من می آیدوای ای غم ز دلم دست بکشکاین زمان شادی او می باید!لب من - ای لب نیرنگ فروش -بر غمم پرده یی از راز بکش !تا مرا چند درم بیش دهندخنده کن ، بوسه بزن ، ناز بکش !...
عشق یعنی چیدن یک بوسه از لب های یارعشق یعنی سوختن یک شمع در شب های تار...
یک بوسه از آن لعل شکر بار بدهیک را چه کنم دو و سه و چار بدهپنج و شش و 7 و 8 و 9 چیزی نبودده بوسه گرم و داغ به یک بار بده.....