متن دلبر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلبر
دلبر میاد که بره نمیاد که بمونه
از اسمش معلومه دل+ بر
چشمانت چه بر سر دل بیچاره ام آورده که شبها بر ترک سقف خانه تورامیجوید!!!
ݩمیشہ یبار دیگہ برگردے؟!
دݪم برآت تنگ نشده !!!
میخوام بہ جبران غم بعد رفتنت یڪی بخوابونم تو گوشت بگم هه دیدی تونستم فراموشت ڪنم بی لیاقت:)
میگما دلبر
مگه میشه انقدر ادما نسبت به هم غریبه بشن؟
مگه میشه کسی ک یه روز قلبت واسش میزد و تنها دلیل زندگیت بود بشه غریبه ترین ادم زندگیت
مگه میشه قلبی که گرماش که از شدت عشق و علاقه بود و مثل یه روز شرجی لب ساحل بود...
چرا سرگردونی...؟!
به راستی سرنوشت من چیست و در آینده چه بر من خواهد گذشت؟!
با این ابهام و سرگردانی و بی خبری از حوادث و ترس از آینده چه کنم؟!
دلبر روزهای سرگردانی من؛
حالت خوب است؟!
سرگردان است سَرَم؛ وقتی شانه ی تو نیست.
هر چقدر می خواهی...
دلبرجانم هیچ میدانستی که باران همان اشک شوق ابرهاست که روانه میشود بر سر عشاق تا دوباره حس طروات را به کوچه خیابان های مرده شهر بازگرداند
امان از این دلبر که من دارم
دیگران دل می دهند او زجر!
دیگران دل می برند او صبر!
ارس آرامی
عشق تو برد همه هوش و حواسم را
برد همه درد و غصه هایم را
تو باش و بر دلم پادشاهی کن
تو بر دلم حکم فرمایی کن
ای جان جانانم تویی مهربانم
تویی همیشه همزبانم
چه گویم از این دل دیوانه ام
که تو مجنونم کردی و عاشقم
چشمانم...
هرچه شعر گفتم او نفهمید و نخواند!
دلبر من اهل کوچه مشهور علی چپ بود!
ارس آرامی
امان از این دلبر که من دارم،
دیگران دل می دهند او زجر!
دیگران دل می برند او صبر!
ارس آرامی
صبح است نسیم سحری
باز کن این قائله را
باز به بوی بت من
آغاز کن مهلکه را
باز شروع صبح کن
هم راز کن زمزمه را
درعشق من خسن ختام
این بود این مسئله را
در پیچ موی دلبرم
هم دشوار کن مسئله را