متن عاشقانه خاص
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عاشقانه خاص
هر لحظه ای که کنارمی
لبخند از دلم نمی رود...
اما نمی دانم چرا دلشوره هایم ریز ریز می شود از رفتن ات...
آهای دلبر!! میدونستی خط قرمزم چشماته؟
هرکی نگاهشون کنه
باید صد و بیست و یکبار دورشون تصدق بشه چون از حدش گذشته
از من گفتن بود
چشاتون رگ غیرت بنده است
حضرت دلبر*-*
بغل تو تنها داروییه که بدون عوارض جانبی
میشه باهاش تموم زخم هامو خوب کنم
و بعد از اون هیچ دردیو حس نکنم
تو برای من همینقدر قشنگی:))
بیا در قلب من
آنقدر عشق را جاری کن
که میان خستگی هایم
به چای قند پهلوی ریخته
در نفس هایت پناه ببرم
شاید به نظرت من دیوونم، ولۍ هنوزم روۍ حرفِۍ ڪه بهت زدم و ڪلۍ بهم خندیدۍ هستم؛ دست هاۍ من آفریده شدن تا توی دست هاۍ تو قفل بشن و بهت حس امنیت بدن و انگشت هاۍ من آفریده شدن تا بعد از ڪابوس هاۍ نصفه شَبِت، اشڪ هاۍ تورو...
شهریور پایان تابستان بود و اغاز من و تو
ظاهر یک پایان است و دو اغاز
ولی
دوجهان می دانند ما یکی هستیم
گرمای مردادی قلب تو
قلب هر جنبنده ای را رام میکند
من در عمر خویش
شاد می شوم
غمگین می شوم
سرد می شوم
گرم می شوم
می سوزم
می میرم
و هر مرداد زنده می شوم
پای تو در میان باشد هنوز می شود عاشق شد
به دانه های برف افتاده در گیسویت قسم
ارس آرامی
در نهایت من همانم
همان نخستین
شاید برای تو اولین نبودم ،ولی تو برای من اتمام این قصه عریض و طویل بودی
حال من ایستاده ام .در ابد...
ابدی که سرانجام من است
اینجا
در این سرزمین دور و روشن
در این پهنای دور از اجسام
دور از تمام معنی...
شنبه تولد
ثانیه هاست
تا دوباره
دوستت بدارم
برای ِتٌومُردن ْخطاست!
باٰتو باٰیَد زندگی کَرد..
حِیف اَست کِه فصل های ِزندگی ِراٰدرکُنارِتو
ورق نزنم وبرایت بمیرم!
اِلٰهی برایَم بمانی،براٰیت ْبماٰنم..♥👫🍷
.
بَعضی اَز«نِگاه هاٰ»صدایِ قَشنگی دارَند
بدون ِکلٰامی
جٌویایِ حالت می شوَند
بدون ِکلاٰمی
«دوستَت داٰرم ♡»رامی گویَند،
بدون ِکلٰامی
«آرامش واِطمیناٰن »را
به ِقَلبت ْبرمی گردانَند
بَعضی اَزنگاه ها
«صدایِ قشنگی »دارند
دُرست مانندِ«نگاهِ تٌو ...»🧿
...Saeideh...
شانه هایت
اتاق خواب من بود !
چشم هایت چراغ خواب
و نفس هایت
قصه های هر شبم
افسوس
بر روی کاناپه ی تنهایی خود
غم نداشتنت را
در آغوش گرفته ام
اتاق خواب و
چراغ خواب نمی خواهم
نفس هایت را از من نگیر
که هیچ قصه ای برایم...
ای کاش آینه بودم !
تمام قد
چسبیده به دیوار اتاقت
هر روز می دیدمت
بی آنکه بدانی
بی آنکه ببینی
مجید رفیع زاد
سعیده جان تو بزرگ ترین آرزوی منی
حتی با اینکه برآورده شدی باز هم تو را آرزو میکنم...
MS
متوسل می شوم به چشمانت
که به راستی
لااله الا عین
هیچ چشمی جز چشمان تو
مسحورم نکرد.
و لا اله الا رویت
هیچ سیمایی جز سیمای تو نیست.
اقیانوس موهات خیلی خروشانه، وقتی نگاهشون میڪنم، اونقدری غرقشون میشم ڪه اصلا نمیفهمم ڪی شب شده و ساعت هاست ڪه بهت خیره شدم! انگار خدا با آفریدن تو، میخواسته قدرتش رو به رخ بقیه بڪشه:)
نویسنده : نگار عارف
دیالوگ رمان : نفس هایت برای من
جناب قاضی من داشتم راه خودم رو میرفتم! فقط نفهمیدم چیشد، آدرس رو اشتباهی رفتم و پیچیدم توی ڪوچه دل سپردن! بهم گفتن هرڪسی ڪه اومده توی این ڪوچه، دیگه راه برگشتی نداره! اینطوری شد ڪه دلم رو سپردم میون عطر نرگس موهایِ لیلی=)
نویسنده : نگار عارف
تا وقتی ڪه من توی قلبتم، دَرِش رو قفل میڪنم ڪلیدش رو هم قورت میدم ڪه یه وقت مهمون ناخونده نیاد و نتونه وارد واحد مسڪونی من بشه!
نویسنده : نگار عارف