متن عاشقانه کوتاه

سجدگاه
تن بی قرارم
آغوش تو

عشق می بارد
بر دستان زمانه
جان می گیرند
عاشقانه هایم

خیس می کنم
بذر عشق را
در بهار آمدنت
تا سبزه شود

اندکی ازتو...
تمام می کند
ناتمام مرا

دمای رفاه من،دمای آغوش توست...

حبس اَبد زیباست
اگر زندان آغوشِ تو باشد

نَفسِ مَن و جانِ مَنّ،
غمِ پِنهان مَن...!

بغلم کن ک دلم خواب ابد میخواهد

عشق تعریف ساده ایی دارد ؛
چشم هایت.

دوستت دارم، دوستت دارم، و باز هم دوستت دارم.
در نهایت این دوستت دارم ها بی نهایت دوستت دارم.
اسما رحمانی(آیناجهانی)

امن ترین جای جهان
آغوش کسی است که
بی واهمه دوستت دارد …

و اگر هیچ نباشد ؛
چونان که تو هستی ،
همه هست .

صدای نفس کشیدن تو بهترین صدای زندگی من است...

هر شب حوالی یادت
--بساط می کنم!
گاهی بیا وُ
عشقی،
لبخندی،،
چیزی،،،
بخر !


سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

گاهی آنقدر

دلم هوایت را میکند...

که

شک میکنم

به اینکه ،

این دل ، مال من است یا تو . . .!!!



ستاره ح

شیرین می کنی هر شب
--خواب هایم را.
و بِسترم؛
طعمِ تو را می گیرد
تا،،،
--صبح!.



سعید فلاحی(زانا کوردستانی)

دوستت دارم حتی اگر یکبار هم با فانوس نگاهت از کوچه های تاریک قلب من بگذری ...

کاش من تمام کسانی که نگاهت می کنند بودم

همین که هستی کافیه

چرا
هیچ فصلی
تو را برای من نمی آوَرَد ؟!

جُز تو
کسی نیست آرامِشِ جانَم

آخ الهی بمیرم برات

کاش لباس زمستانی ات بودم
و بعد تا همیشه
برف می بارید...

‌دلبر جانم تو برای من بهترینی