متن عاشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عاشق
این روزها خواهد گذشت
گریه هایم ، دلتنگیهایم و تمام غمهایم را پشت سر می گذارم
من قوی می شوم ، قوی تر از قبل تو
میدانم روزی دلتنگ خواهی شد
دلتنگ دوستت دارم هایم
دلتنگ دلتنگیهایم
دلتنگ مزاحمتهای گاه و بیگاهم
روزی چشم بر صفحه ی گوشی ات خواهی...
لبخند بزن که زندگی شیرین است
بیچاره دلی که خسته و غمگین است
هرلحظه برایت از خدا میخواهم
عاشق بشوی که بهترین آیین است
اعظم کلیابی بانوی کاشانی
و تو چه می دانی از درد؟
شازده کوچک
کلاه پرپشم
زبان گویا
عاشق ناکجا آباد
رنگِ شعرهایم
عجیب مهتابی است
نکند
عاشق شده باشم؟
همین عشق است
جرمِ سنگینم که
حکمش رانهادن
کفربر دین است؛
ولیکن منِ عاشق
بهایش را
به جان دل خریدارم
توای دلبر من کافر
به عشقت را
به ایمانم پذیرا باش
و میدانم عزیزدل
همینم باز کفر
بردین است...
زهرا زمانی
زیر بارون نگاهت جون پناهِ تو میشم
این نگاهی ک تو داری همه دنیامُ ک برده
همه دینم شده چشمات نگاه و چشمای زیبات
منِ عاشق و هوایی کرده باید از عشق تو جون داد
اینچنین مردن از عشقت یه آرزویِ محال بود
ولی اینبار زیر باروون نگاهت جونمو میدم...
دیوونه چطور دلت اومد این همه عشق و فراموش کنی و از یاد ببری.
مگه نمیدونستی دوست داشتنت برام مثل *نفس* بود اما دیگه بعد تو نفس کشیدن برام
سخت وعذاب آور شده.
بی وفا نمی دونی چقد دلم هواتو کرده و هرلحظه مرور خاطراتت شده همدم این روزهام، تو...
اگر دیدی کسی از دومصرع چشمانت شاه بیتی
ازامتداد نگاهت غزلی
واز پهنای صورتت شعری نوشت
شاعر نیست عاشق است ؛ به قلم ش شک نکن...
✍️رضا کهنسال آستانی
هویدا می کنی..
گیرم که تصویر مرا در چشم حاشا می کنی
عاشق منم..
ای مهربان
گاهی تو هم
آن را هویدا میکنی
دل دریاییمو تو ساحلش باش
بی تو طوفان زده آرامشش باش
حالا که عاشقت شد عاشقش باش
عشقت هنوز چپ سینمه با جون و دل پرستیدمش...
برشی از ترانه
به عشق توگوشیم شباروشن میذاشتم به غیرعشقت بگوخداییش من چی داشتم میخوام توفکرت نرم نمیتونم نمیشه بیمارم کرده فکرت پریشونم همیشه
قسم به روشنی ناب چهره ی قمرت
ربوده است دلم را نگاه معتبرت
رسیده برق نگاهت به استخوان هایم
چگونه دل نسپارم به جلوه ی نظرت
میان لذت و حیرت مرا معلق کرد
رسید تا به نگاهم نگاهِ مختصرت
بکش به بند مرا در حریم آغوشت
روا ندار نباشم اسیر...
اگر تو، درد عشقی، من عاشقی شیدایم
اگر تو باده ی عشقی، من از ساغر نگاهت مست و رسوایم.
...
اگر تو، گلی، من پروانه ام
می نوشم شهد شیرین تو را،
عشق و دلداریت را.
...
اگر تو، باغ خشک و زردی،
من باران اشک بر سرت می بارم،...