متن مضطرب
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات مضطرب
چشم بگشا، شب فروغی از دل اختر گرفت
ماه در آیینهٔ دریا رخ دیگر گرفت
باد، پیراهن به دوش سروِ مجنون میدواند
بوی زلف یار را از دامن صرصر گرفت
اشک، چون شبنـم به روی گونهام لغزید و رفت
قصهای از شوق پنهان در دل دفتر گرفت
شمع، در خلوتسرای...
مهدی غلامعلی شاهی
فکر میکنم چینهای پیشانی ، بغضهای گره شده در گلو هستند که اندک اندک به سوی پیشانی هجرت و خانه جدید میسازند
چه سخت میگیرد زندگی،
بر چکاوکی؛
که او را توانی نیست؛
تا صداقت سینهاش را،
از حنجرهی پنجره،
پرواز دهد!
زهرا حکیمی بافقی (کتاب صدای پای احساس)
در حال بارگذاری...