متن یلدا
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات یلدا
(یلدا)
عمرت به بلندای شب یلدا باد
مینای دلت ، گستره ی دریا باد
یک قطرہ مرا نظر کن از ساغر دل
تا زنگ غم از آینه ی دل ، وا باد .
سید محمدرضا شمس (ساقی)
برایت جشنِ تکلیف گرفته ایم دخترک زیبارویِ عاشق کش
ماه هفت آمدی و ماه نه میروی
برگهایت هنوز روی زمین است
در سفره جشن تکلیفت میگذاریمشان
تا صدایِ خش خششان بانگ نیایش یلدا را بسرایند
یلدا مبارک
نسرین شریفی
برایت جشنِ تکلیف گرفته ایم دخترکِ زیبارویِ عاشق کش
ماه هفتآمدی و ماه نه میروی
برگهایت هنوز رویِ زمین است
در سفره جشن تکلیفت میگذاریمشان
تا صدایِ خش خششان بانگِ نیایشِ یلدا را بسرایند
یلدا مبارک
نسرین شریفی
دلم هوایِ تَرَک هایِ تازه تر کرده //
به بوسه ای، لبِ خشکیده را اَناری کن...
«آرمان پرناک»
«یلدای تان پرخاطره و کانون زندگی تان گرم»
(شب یلدا)
شب شروع زمستان همان شب یلداست
شبی که الفت و مهر و وفا درآن جاری ست
شبی که با همه سرمای سخت و سوزانش
شبی ست گرم و دل انگیز و شام بیداری ست
شب وصال و شب دور هم...
شب یلدا؛ بلندترین شب سال.
شب قصه های قدیمی که از دل آتش می آیند و در همهمه ی کلمات و خنده ها گم می شوند.
خانه ها پر از گرمای چای و صدای یادگاری قصه های مادربزرگ است؛
و دل ها پر از یاد و امید.
فال حافظ در...
هوایِ رفتنت همه جا پیچیده،احساسِ طبیعت خشن تر شده،او هم فراموش کردنِ عشقت آزارش میدهد،اصلا مگر میشود تو را از یاد برد؟
عاشقی را در خش خشِ برگهایت جا گذاشته ام تا به یلدا پز بدهم که قبلِ از تو عاشقِ دخترکِ زیبارویِ پاییزبودم
آخرین روزهای پاییزی خوش
نسرین شریفی
دوباره تو پلک زدی و شبم یلدا شد
دوباره وعده ی دیدارمان به فردا شد
آه ما قرارمان وقت گرما بود
باز تو نیامدی و فصل سرما شد
محمد عاشوری
یلدا که بلندترین شب سال نیست...
طولانی ترین شبم، شب هایی ست که،
دور از آغوشت به خواب می روم.
■□■
شعر:دلبرین عبدالفتاح
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی
یلدا
اگر نباشد یار،
بلندتر بودن شب ،
آید به چه کار ؟
آن دم را غنیمت شمار ،
که باشی همنشین نگار.
«هیچ»
یلدا..
تو پایان خزانی و سرآغاز زمستان
تو لبخند بهاری در شبستان
تو زیبایی چو خورشیدی که خفته ست
به پشت کوه و از چشمی نهفته ست
یلدا را گفتم..
گفتم تو را به نام بلندت میشناسند
نه به گیسوی کمندت..
هر نفس در غم هجرت شب یلداست مرا
لحظه ای فراق تو چون شب یلداست مرا
گر مجالی بگذارد غم نان ...!
هر شبم با تو چو یلداست مرا
دفترچه شعر من
پاییز ۱۴۰۲
رباعی
صدای قدم های یلدا را میشنوی؟
صدای عاشقانه های پاییز و زمستان است...
دست در دست هم قدم می زنند تا زمستان
پاییز را برای سال بعد راهی کند ، تا نور عشقش
را بر روی طبیعت بتاباند و سرمای وجودش که پر از حرارت عشق است را به قلبمان...
یلدا ، نوروز ، بهار
تقویم برای ما
همان پاییز است !
روزهایی زرد
و صورت هایی
از سیلی سرخ شده
یلدا ، شب پیوند ما
با پاییزی دیگر است !
مجید رفیع زاد
دوباره تو پلک زدی و شبم یلدا شد
دوباره وعده ی دیدارمان به فردا شد
آه ما قرارمان وقت گرما بود
باز تو نیامدی و فصل سرما شد
ستوده