این بهارِ ناب، چون شعرِ تَر است مثل یک دیدارِ تازه، نوبر است آسمان، آیینه کاری می شود در زمین، آیینه، جاری می شود . می شود با خطّی از باران نوشت: بهترین ماهِ جهان، اردیبهشت...
عاشق نشدم که برگی بریزد.. تا عاشقانه هایم رنگ پاییز بگیرد... که عشق ِ مرا اردیبهشتی ست پُر از مهر...!
اردیبهشت تمام می شود ولی تو نرو بمان .. کنار من کنار، باران های گاه گاه و کنار اشک ها و لبخندها .. این خاصیت اردیبهشت هست که برود ولی عاشقانه هایمان نباید تمام شود .. بمان تا ادامه دهیم راه اردیبهشت را و با هم اردیبهشت دیگری بسازیم .....
بهار لابلای موهای " تو" خانه دارد و باران به یمن بودنت می بارد... نسترن ها از برق چشمان تو می رویند و آغوشت اردیبهشتی ترین بهار دنیاست...
مراقب شمعدانی هایت باش اردیبهشت، ماه عاشقی های بی ملاحظه است...
اردیبهشت ماه مورد علاقه ی خداست! دست و دلبازتر از همیشه میشود زشتی ها را روانه ی خانه ی شیطان می کند و با صدایی به بلندای هفت آسمان دوستت دارم میگوید تا درخت ها از شادی گل دهند تا پرنده ها از ته دل برقصند تا زمین و زمان...
تو. اردیبهشت منی حالا هی بگو عزیزم میان زمستانیم...!
دلتنگ اردیبهشت آغوش توام
وقتی تو را دارم ، همه ماه ها مثل اردیبهشت عاشقانه اند پر از شعرو غزل... پر از حس دوست داشتن
تو را داشتن می تواند بهشتی باشد در این اردیبهشت.... ️️️
فصل بهار را ... از همه ی فصل ها بیشتر دوست دارم... و ماهِ اردیبهشت را... و روزِ بارانی را... و لحظه ی بوسیدن را... عشق را تو را... من تو را از همه بیشتر دوست دارم...
گونه ام را خشک کردم خیال تان نباشد باران بود باران اردیبهشت
دختر دلبندم ! می دانم روزی چشم در چشمان عاشق هم برایت از بهاران خواهم گفت ؛ بهارانی که همیشه دل سپرده اش بوده ام و در خنکای نسیم روح بخشش دیوانه وار رقصیده ام؛ بهارانی که در آن شاعر شدم بالیدم، عاشق شدم و جوانی کرده ام. بهارانی که...
عزیزم ؛ قهر همیشه هست! اردیبهشت ولی سالی یک بار می آید برگرد عاشقی کنیم ...
آخرش شکوفه بر ویروس پیروز خواهد شد و آنگاه ما من و تو سرمست و قدم زنان پر می کشیم به کوچه باغ های اقاقی آنگاه می خندیم به همه ی این همه تلخی و تلخ کامی که دست های ما را از هم جدا کرد می خندیم به روزی...
اردیبهشت یعنی اول عشق بازی گلبرگ و شبنم یعنی اول جاده ی دل بستن جوانه اردیبهشت را باید روی دور آرام زندگی کرد یک گوشه نشست و عاشقی کرد با صدای بلند خندید و با پچ پچ عاشقانه ی باد در گوش باغچه به رقص درآمد اردیبهشت یعنی عاشقی یعنی...
همچون آفتاب بر شاخه ی گیلاس تنم بتاب تا در اردیبهشت آغوشت شکوفه دهم...
بهار افتاده از چشمانِ غمگینم درونم برگریزانِ عجیبی ست چرا این قائله پایان ندارد؟؟؟ عجب اردیبهشتِ نانجیبی ست!!!
اردیبهشتی رو به دریایم قندیل بسته آرزوهایم از بس شکستی عهدهایت را دیگر به خوابت هم نمی آیم
بهشت میشود زمین در " اردیبهشت " ... آخر " فرشته ها " در این ماه به دنیا می آیند ...
فکر میکنم تنِ " اردیبهشت " به تنت خورده باشد که اینگونه دارد غرق میشود در بهار ...
عشق بهانه ی قشنگی بود برای حال و هوای اردیبهشت! اردیبِعِشق نامِ دیگر روز هایی ست که عشق را نفس میکشید...️
وقتی که نیستی ماه در کأسه ی آبی که پشت سرت ریختم می افتد و بال بال می زند و دستی بر شانه های تو می گذارم که برگردی ماه که از پشت بام پدر لابه لای البرز جاباز کرده بود بأم به بام حوض به حوض آب به آب...
هیس ! دیگر لاف زدن از اردیبهشت ممنوع است ... سِکانسِ آخرِ عاشقانه فقط و فقط ، مَن .. در بهشتِ آغوشِ تو هَست و بَس ...