بعضی حرف ها را باید پیچیده گفت... مثلِ همین صبح بخیرهایت باید نفس نفس؛ بوسه بوسه بغل بغل؛ ترانه وار ... مفصل، صبح بخیر گفت. ️️️
من ز لبت صد هزار بوسه طلب داشتم هر چه به من داده ای وام ادا کرده ای عیسی دل ها تویی کز نفس جان فزا مرده ی صد ساله را جان به تن آورده ای
از لب شکرین او... بوسه به جان خریده ام!
دیر برسی همه چیر تمام می شود حتی مادر ....... لبی که آمده بود بگوید دوستت دارم بوسه ای شد بر پیشانی سردش کاش می دانست آن فانوس روشن بر درگاه خانه همیشه روشن نخواهد ماند
شب در راه ماه را بوسه باید زد.. پنجره ها باید بست خیال را پر داد تا جنون مست از عطر حضور دست احساس به گیسویی زد ️️️
️ با تُؤ هر بار سلام و..️ با تؤُ هر صبح بهشت... خیرِ هر روزِ من از بوسه ات.. آغاز گرفت ...! ️️️
ورف ماچی کوه یا دکلاست وارش ماچی زمستان غرقا کود تو بیرون نوا آمون ورف ووارشا تی گردن تاودید!... واگردان بوسه برف/کوه را به هم ریخت بوسه باران/ زمین را غرق کرد تو بیرون نیا/برف و باران را/به گردن تو می اندازند!....
در دهانت،دوستت دارم های زیادی پنهان کرده ایی ...! که جز به بوسه ،کشف نخواهند شد ...! میبوسمت... تا هر دو عاشق شویم تو از بوسه های من من از شنیدن عاشقانه هاى تو .....!!!
تو را باور کردم طوری که در رویا هم برای هیچ کس اتفاق نیفتاده بود تو را باور کردم گذاشتم در قلبم کوچه،خیابان،شهر و حتی دنیایی بسازی که تجلی بهشت باشد تو را باور کردم و مزه خوب زندگی را در لبانت پیدا کردم که هر کدام از بوسه هایت...
دیشب سرم را روی بازویت نگذاشتم تا هوایت در سرم نپیچد خواستم بی تو بودن را تجربه کنم اما... خواب مرا نبرد .. شعر متولد نشد .. سحر نیامد .. بوسه کال ماند .. آغوش نرسید .. عاشقانه گم شد .. لبخند یخ زد .. و در تب سوختم! چقدر...
سُقوط قَشنگی ست فرود آمدن ⟬بوسه هایم⟭ در ⟬چال گونَه ات⟭... ️️️
روزی که بیایی، جشنی از بوسه راه می اندازم و شب را بسان چهارشنبه سوری، نور افشان خواهم کرد.
. بوسه تو آن اکتشافِ عاشقانه ای که نمی شود با کسی در میان گذاشت .
هر روز دوست داشتنت را بروز رسانی می کنم گاهی با کلام گاهی با نگاه گاهی با بوسه
حرف های قلبم را بوسه کرده ام تا وقت دیدنت بزنم به گونه هایت
یک قایق کاغذی را به موجی درون یک لیوان سپرده ایم از هرطرف بن بستی شیشه ای است مهم است عزیزمن که آدم ها قبل از نوشیدن یک فنجان چای دیگر به هم نگاه نمی کنند مهم است که برای اغوش هم ازهم زمانی نیست و مهم تر که بوسه...
تو را... ️ تا بوسه باشد می ستانم!
نماز عشق برپاست و تو تنهایی، من هم بوسه هستم بر پیشانیت؛ وقتی سجده میکنی!
بوسه هایت ️ طعم عجیبی میدهند طعمی بین بهشت وزندگی...
می ترسُم از این کشور خوسیده ی خوشبخت بیدار بشُم این طرف مرز نباشی تو خوُ زمین باشُم و بارونی و گندم بیدار شُم اما تو کشاورز نباشی می ترسُم از اینجا بری و خونه بُرُمبه له شُم تو به معماری آوار بخندی آواره بشُم مملکتُم دست تو باشه هیهات...
چه گوشواره ای از بوسه های من خوش تر؟ که دانه دانه نشینَد به لاله ی گوشَت
عاشق حاضر جوابی ات شدم که هیچ دوستت دارمی را بی بوسه نگذاشتی…
بوسه هایت طعم عجیبی میدهند طعمی بین بهشت و زندگی...
عطر خواستن می گیرد دنیایم را وقتی در نفسهایم پراکنده می شوی ... از تو ڪه می نویسم دنیایے دوست داشتن در دلم می ریزد پراز بوسہ .... پراز عشق ...