دوشنبه , ۲۳ مهر ۱۴۰۳
مرگمحبوب من استبوسه ای نرم مى نشاندبر لبان رنگ پریده امدر سایه سار شب و در این بوسه ی خاموشقصه هابى پرسش پایان می یابد...🤍🍂فیروزه سمیعی...
یک🍂درختان را به رقص آوردآواز پرندهمی خواست صدایش رابه گوش خورشید برسانددو🍂شکوفه های تازه بر درخت گیلاسبا بادی سبکرقصیدند، چرخیدندو از عشق زمین، بوسه گرفتندسه🍂خون سرد تاریخبر کاغذهای پوسیدهشعله می کشدمی دمد آتشی از خاطرهچهار🍂سایه های بلند شبپناه آورده اندبه سینه ی مهتاب🍂ستاره ای تنهادر دل آسمان تاریکدر جستجوی یک بوسه ی مهتابیپایان ناپذیر...🍂...فیروزه سمیعی...
توشبیه بوسه ایمثل جانی لبت که ازبوسه برگرددجانم به لب می رسدبامن بمانتا نفسهایم ازپا بیفتدعلی مولایی...
می شود در گوشه ای با شما خلوت کنمتا که این احساس را با شما قسمت کنمبا جنون از بی کسی مست و با دلبستگیمی گذاری این چنین بوسه بارانت کنم...
پاییزِ دل انگیز و گُلِ حسّ صفا؛بی تابی و بی خوابیِ نبضِ دلِ ما؛من، منتظرِ بوسه ی بارانیِ تو؛تو، منقلب از، رویشِ رویای وفا!زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)پاییزانه🍂🍁🍂...
در دیار پر از رمز و رازبه دنبال لب هایی می گشتمکه گم شده در کذر تاریخ بودندمیان سپیدی برف و آبی دریاجستجو کردم در هر نقطه و هر ضلعاما همچنان لب ها گم شده بودنددر کذر تاریخی که من را مجنون کرده بودندبا تمام وجود و دل پر از آرزوهمچنان این سؤال در ذهنم می پرسدکدامین لب ها لب های مرا بوسیده اند؟در کذر تاریخی که گم شده است...
لحظه های گرمِ احساساتِ من/داغ تر، از بوسه های یار شد/در انارستانِ داغ بوسه ها/سینه از سرخی، چنان گلنار شد/زهرا حکیمی بافقی (کتاب نوای احساس)...
سرودهای عشق به لب های پر از عشق می آیندسوختن را نفس کشیدیم از اتاق رو به آفتابگل آفتابگردانیم با گلوی خاکستریبا آخرین کام از لب های اندوهرو به سوی بوسه های سرخ سر می گردانیم .........فیروزه سمیعی...
نمی خواهم بهشتی را، به جز بستانِ دلدارم؛نمی خواهم سرایی را، به جز گلخانه ی یارم؛ زمانی که: دلم لبریزِ احساسات می گردد،فقط بر سینه ی یارم، لب و، گل بوسه می کارم!شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس...
تَورم از لبانم بردار،تحریمِ بوسه هایمان بیست ساله شد.....
دلم ورزشگاه ۶هزار نفره میخواهدتا در میان آن همه آدم تو را به بوسه ی فرانسوی دعوت کنم تا بفهمی با تو خجالت مفهومی ندارد ......
تشنه بوسی از آن لبهای میگونیم ما...
بوس از تو جان از من؛داد و ستد از این خوش تر؟...
تا از دهان نیافتاده ام ...مرا ببوس ..........
خسته ام از زندگیبیا و با بوسه ایخلاصم کن...
آب کن قند دلم را، با یک بوسه ی شیرین...
عشق با بوسه عمیق می شودشعر با نگاهِ تو......
واحد شمارش معجزه " بوسه های توست "...
جای هر بوسه اتنقشه ی گنجی ستروی جانم......
وقتِ رفتنبوسه ی آخرمانبا چشم بود !...
کال شده است رویاهای منمثل بوسه های تو...
مرا ببوسبوسه هایت تزریق جان است...
شبیه ی اسبانِ وحشی بود/ با بوسه ای/ رام شد!...
به دیدار تو می آیم برایم بوسه ای دم کن ......
بوسه یعنی وصل شیرین دو لب...
بوسه یعنی مستی از مشروب عشق...
بوسه یعنی حس طعم خوب عشق...
با بوسه ی تو افتِ فشارم حتمیست....
سُرخی لبانم تشنه لبان تَر توستمیشود بوسه زنی ....️️️...
بیا به جنگ تن به تنشلیک خنده از تو ،رگبار بوسه با من ......
آمدم نبودیبرگشتم بدون بوسه...
سنجاق میکنم بوسه هایم رابه لبخند چشمانت...
گرهِ کور لبهایمانبوسهِ...
سالهابه شبهایمبدهکاری.!بوسه...
هوا هوای بوسه های پی در پی و آغوش های تمام نشدنیست ️️️...
شوق سفرم هست در اقصای وجودتلب تر کن و یک بوسه جواز سفرم کن......
مگر در گفتمان عشق زبانی زیباتر از بوسه هم داریم ؟️️️...
صورتت سیب گلابیست که خوردن دارد! گونه ات بوسه که نه، گاز گرفتن دارد!...
من بهانه میگیرم و تولبانم را با یک بوسه ببند. . ....
قرنطینه شد/بوسه/دنیا حیران...
گونه ی زمین صدای بوسه ی باران، لالا یی استبرای گوشم......
درمان تبم، بوسه ای از توست که عمریستویروس ترین عشقِ تو افتاده به جانم...
گفتند که نامحرمی و بوسه حرام است!دل گفت که محرم تر از این عشق کدام است؟ ...
درقلب بوسه هااحساسفراتر از نگاه .....
مشکل شرعی ندارد بوسه از لب های تومیوه ی بیرون زده از باغ حق عابر است...
پرواز بوسه است/شب های آسمان/ستاره های دنباله دار...
تو آن بوسه ای که هرگزاز لبانم نمی افتی...
آرزویم چیست؟ دانی اینکه برگیرم شبیبوسه از لب های گرم آرزو انگیز او...
اگر بوسه ها، دانه های برف بودند برایت کولاکی از آن ها می فرستادم...
ذرات برف مانند بوسه هایی هستند که از بهشت آمده اند...