بیو بوسه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو بوسه
امشب را
مهمان لب های من باش!
نمی بوسمت ....
اما می گویمت ....
می گویم که دوستت دارم ...
و دوستم داشته باش...
و همین... !
مرگ
محبوب من است
بوسه ای نرم مى نشاند
بر لبان رنگ پریده ام
در سایه سار شب
و در این بوسه ی خاموش
قصه ها
بى پرسش
پایان می یابد...
🤍🍂
فیروزه سمیعی
یک🍂
درختان را به رقص آورد
آواز پرنده
می خواست صدایش را
به گوش خورشید برساند
دو🍂
شکوفه های تازه بر درخت گیلاس
با بادی سبک
رقصیدند، چرخیدند
و از عشق زمین، بوسه گرفتند
سه🍂
خون سرد تاریخ
بر کاغذهای پوسیده
شعله می کشد
می دمد آتشی از خاطره
چهار🍂...
تو
شبیه بوسه ای
مثل جانی
لبت که ازبوسه برگردد
جانم به لب می رسد
بامن بمان
تا نفسهایم
ازپا بیفتد
علی مولایی
می شود در گوشه ای با شما خلوت کنم
تا که این احساس را با شما قسمت کنم
با جنون از بی کسی مست و با دلبستگی
می گذاری این چنین بوسه بارانت کنم
پاییزِ دل انگیز و گُلِ حسّ صفا؛
بی تابی و بی خوابیِ نبضِ دلِ ما؛
من، منتظرِ بوسه ی بارانیِ تو؛
تو، منقلب از، رویشِ رویای وفا!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
پاییزانه
🍂🍁🍂
در دیار پر از رمز و راز
به دنبال لب هایی می گشتم
که گم شده در کذر تاریخ بودند
میان سپیدی برف و آبی دریا
جستجو کردم در هر نقطه و هر ضلع
اما همچنان لب ها گم شده بودند
در کذر تاریخی که من را مجنون کرده بودند...
لحظه های گرمِ احساساتِ من/
داغ تر، از بوسه های یار شد/
در انارستانِ داغ بوسه ها/
سینه از سرخی، چنان گلنار شد/
زهرا حکیمی بافقی (کتاب نوای احساس)
سرودهای عشق
به لب های پر از عشق می آیند
سوختن را
نفس کشیدیم
از اتاق رو به آفتاب
گل آفتابگردانیم
با گلوی خاکستری
با آخرین کام از لب های اندوه
رو به سوی بوسه های سرخ
سر می گردانیم
.........
فیروزه سمیعی
نمی خواهم بهشتی را، به جز بستانِ دلدارم؛
نمی خواهم سرایی را، به جز گلخانه ی یارم؛
زمانی که: دلم لبریزِ احساسات می گردد،
فقط بر سینه ی یارم، لب و، گل بوسه می کارم!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب دل گویه های بانوی احساس
تَورم از لبانم بردار،
تحریمِ بوسه هایمان بیست ساله شد..
دلم ورزشگاه ۶هزار نفره میخواهد
تا در میان آن همه آدم
تو را به بوسه ی فرانسوی دعوت کنم
تا بفهمی
با تو خجالت مفهومی ندارد ...