متن خوشبخت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات خوشبخت
درِ بالکن رو باز کردم تا برم پیشش.
سرشو برگردوند تا منو ببینه. گفت:
+تو که می خواستی استراحت کنی سارا، چیشده که اومدی اینجا؟
یهو غیب شدی. نگرانت شدم. حدس زدم اینجا باشی و به پرنده ها سر بزنی تو این هوای گرفته ی عصر!
+آها. چند روزه کارام...
\پنجره\ همیشه یک واسطه بوده
واسطه برای به قولِ آنها نگاه کردن به کوچه ی خوشبخت
واسطه برای دریافتِ نور
واسطه برای از باران لذت بردن و خیس نشدن
واسطه برای از هیاهوی تصادفات و دعواها دور نماندن و درگیر نشدن
پنجره همیشه یک واسطه بوده برای دید زدن و...
در حال بارگذاری...