متن خیانت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات خیانت
در نگاهِ حسرت انگیزِ دلم ساقیان درد هی دف میزنند
گفته بودم میروی اما دلم مثل اکنون هی نظرپس میزند
میروی وآخر این قلبِ غریب با نبودت هی غریبی میکند
خاطرات تلخ دیروزت دگر در خیالم دلفریبی میکند .
وقتی پیمانی را می شکنید.
وقتی مرزهایِ اعتماد واحساس را بیش ازحد می گذرانید
وقتی دلی را زیر پا لِه می کنید و صدایِ شکستنش را نمی شنوید
دیگر تنوع طلبی و کمبودهایتان را توجیهِ رابطه هایتان نکنید.
خیانت خیانت است
چه از رویِ عمد باشد یا غیر عمد
درد...
اصالت رو نه میشه خرید نه میشه اداشو درآورد!
اصالت یعنی من راه درست رو میرم؛ حتی اگه هیچکس متوجهش نشه!
اصالت یعنی حق کسیو نمیخورم؛ حتی اگه به ضررم تموم شه!
اصالت یعنی دروغ نمیگم؛ چون از حقیقت ترسی ندارم.
اصالت یعنی خیانت نمیکنم، نه به این خاطر که...
⊱همه آدم هایی
که تَرکتان کَرده اند
یک روز بَر میگَردند ...!
از الان خودتان را بَرایِ حَرف های
آن روز آماده کُنید !
مَبادا خام شَوید
یادتان باشَد که
هیچ چیز تَغیر نَکَرده ،
فَقَط هَمان آدم سابقی است
که بِهتَر از شُما را پیدا نَکَرده ⊰
خیلی تلخ است
من برای تو شعر بنویسم
و تو برای دیگری برقصی ...
باید از ریشه محکم باشد!
ریشه که محکم باشد ، هیچ خزانی ، خزان جدایی نیست !
ریشه که محکم باشد ، در زمستان تو دل به بهار دیگری نمی دهد و هوای تابستان آن یکی به سرش نمی زند !
ریشه ، شاکله ی ماندن است !
اصالت است...
دستانم چرا سرد است
چشمانم چرا باران
ندانستم کدامین ره
مرا کرده پشیمان
سخن ها زاده شد
از دوست دارم های پنهانی
همه، پر کرد دنیا را
بوی خیانت ...
آهنگ ویرانی ...
رعنا ابراهیمی فرد
سگ نگاه خنده داری به گرگ کرد و گفت ؛
من آهویت داده بودم ،آیا باز می گویی گرگ ها برترند ؟
تو اگه عرضه داشتی آهویت را نگه میداشتی ....
گرگ لبخند زد و گفت :
من خدای غرورم،رقیب ببینم نمی جنگم ،پا روی عشق و احساسم می گذارم...
گل افتاب گردان را پرسیدند ؛
چرا شبها سرت را پایین می اندازی؟
گفت:شبها ستاره ها چشمک میزنند.
نمی خواهم به خورشید خیانت کنم ...
آخرین ملاقات
تو همان ساعت زنگدارِ مغرورِ کنار تخت یکنفره ام هستی که در آخرین یادآوریش با کلنجار بر سر عقربه ها به کلک یک ثانیه زمان را به زمانه باخت!
و پنجم آذرماه در عصری بارانی در گلوگاهِ چهار و پنجاه و شش دقیقه نجوا کرد و زمان را...
دشنه،،،،،،
من بجز مرگ کسی را به جهانم به تماشا
نَبَرَم،
بعد از آن روز که تو:
بهر عشقی به خطا،
دشنه بر این جگر خون شده قلب جهان
من زدی.
شاعر: حسن سهرابی
خیانت
حسن سهرابی
از آن روز که من خیانتت را دیدم
بی تو من به این جهان خندیدم
گر چه خشکید دلم از هوس و حیله تو
همچو آن اَبر بهار از آسمان باریدم
برگشتم و دیگر جایی برای خواب نبود. برگشتم و دیگر چشمی در انتظار نبود، دستی در احتضار نبود
ماهی در آب نبود حدسم سراب نبود
جام شراب نبود حقم حساب نبود
محمد صالح خوب
بدترین خیانت،
همین که دوستش دارید
و به روی مبارکتان نمی آورد
در یک زمان به هردویتان خیانت می شود
ارس آرامی
دل دادیم و گفتند گناه است
با خودشان نگفتند
خیانتی که
با خیال او و کنار دیگری بودن باشد
گناه نیست؟!
«قضاوت»
گروهی کارشان تنها قضاوت
خرابت می کنند آسون و راحت
به اسم دوستی، دستت فشارند
ولی پشت سرت غیبت، خیانت
✍️ محمدی البرزی «بداهه»
یک شنبه 17 مرداد 400