متن رویاهای شیرین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رویاهای شیرین
هرگاه به اسمان خیره می شوم
اسمان مرا به اغوش خویش فرا می خواند
روی پیراهن بلند سفید ابری اش دراز به دراز پهن می شوم اسوده غلطی میزنم دستانم را زیر دستانم می گذارم اسوده سوت می زنم
بلند بلند می خندم ..
و ارام ارام در رویای زیبایم...
گلِ جانخیزِ دلم هستی
نفسانگیزِ دلم هستی
ماورای تبِ رویاها
مهرِ سرریزِ دلم هستی
ـבلم می خواهد در چمنزاری مهمان باشم
زمانش در خواب وفضایش غرق درسکوت باشد.
با گشاده رویی به پیشوازم بیاید خود را در آغوشش پهن کنم تا به
تن خسته و روح روانم جانی دوباره ببخشدو نور خورشید غم هایم را کود کند و با امدن قطره شبنمی از دل...
بهار،
آفتابگردانیست
که رو به رؤیاهایم شکفته…
🌷🌷🌷
رویایت جاریست،
بر آسمان چشمانم؛
باور دارم؛ که تو،
نمردهای؛ هستی...
باور دارم؛ که میآیی،
با شور؛ با سرمستی...