جمعه , ۲۰ مهر ۱۴۰۳
حالا که چشمانتدنیای مرا به بازی گرفته اندآخرتم را درآغوشت بسوزان علی مولایی...
ای آنکه چشمان قشنگت رنگ دریاستهم ساحل آرامش و هم دشت رویاستمغرور زیبایم غزل جان گیرد از تو جانا. غزال چشم تو. روح غزلهاستپیشم بمان و با دل من عاشقی کنچون بی تو دل افسرده و غمگین وتنهاستبا من بمان و عشق را نجوا کن ای دوستبا تو سرود دلبری خواندن چه زیباستتو شاه بیت هر غزل؛ هرفصل شعریهرجا که نامت میبرم در شعر؛ غوغاستلبریز خواهش می شود هر بیت شعرمآری تمام این غزل شوق. تمناستباز ازنگاهت مینویسم آه ای عشقابیات...
ویرانه شدم خانه ات آباد کجاییکمتر بزن آهنگ غم انگیز جداییفریاد سکوت من دلخسته بلند استگر چه نرسیده است به گوش تو صداییدر می زنم آنقدر که آخر به روی من در را بگشایی به تمنای گداییشاهی و دلم مهره ی شطرنج توباشدخواهم که تو تنها به دلم راه گشاییباید برسم سهل به آغوش نگاهتباید برسم با تو به یک نان و نواییبی روی تو تاریک شده خانه جانمبر بام دلم کاش که چون ماه بر آییبا خواب و خیال تو خوشم عشق محالمشاید که ت...
ویرانه شدم خانه ات آباد کجاییکمتر بزن آهنگ غم انگیز جداییفریاد سکوت من دلخسته بلند استاما نرسیده است به گوش تو صداییدر می زنم آنقدر که دل را بگشاییشاید که تو هم دل بسپاری به گداییشاهی و دلم مهره شطرنج دل توستتنها تو بر این صفحه ی دل راه گشاییباید برسم سخت به آغوش نگاهتباید برسم با تو به یک نان و نواییبی روی تو تاریک شده صفحه جانمبر بام دلم کاش که چون ماه بر آییبا خواب و خیال تو خوشم خواب و خیالمشاید که تو در...
به دریا میزنم دل را نیازی نیست ساحل رامن از طوفان نمیترسم چو آغوش تو را دارماعظم کلیابی بانوی کاشانی...
تبی در حسّ جان و هوشمان گُل کرد/دلی در سینه ی گُل پوشمان گُل کرد/به سمتم، آمدی؛ من هم به سوی تو/روانه گشتم و آغوشمان گُل کرد/زهرا حکیمی بافقی،کتاب دل گویه های بانوی احساس....
برای گرم شدنم.... آغوشت کافیست!!...
اَحسنَ الحالِ من آغوشِ شماست..ارس آرامی...
کمی آغوش تعارف کن من دلتنگیِ محضم...
ما به آغوش تو یکباره چه محتاج شدیم...
آغوش توعشق اباداستصدحیفکه من ایرانی م...
بدجور دلم به پای تو افتاده صیدی که شده فدای تو افتادهآغوش تو را طلب کنم هرلحظهاینک که دلم به پای تو افتاده کلیابی کاشانی...
معجزه همیشه هم کار های عجیب و غریب نیست معجزه گاهی همین چند وجب فاصله ی بین شانه های توست آغوشت معجزه و علت ِ ایمان من به دین توست:)!...
آغوشتاردیبهشت دنیای من است......
کشیده ایم در آغوش، آرزوی تو را...
دلم یک بغل عشق میخواهد با لذت آغوش تو...!...
آغوش توفصل ندارد ، همیشه گرم است ......
کاش میشد تورا تَگ کرداینجا میان آغوشَم...
فهمم از جغرافیا آغوش توست...
دلتنگ اردیبهشت آغوش توام...
هیچ راهی دور نیستوقتی جهانم آغوشِ توست ......
دلباز ترین.. کوچه ی دنیاست، بن بستِ آغوشت......
آغوش تو ای دوست درِ باغِ بهشت است...️...
قیامت باشد آن قامت در آغوش..️....
مادر️به وجود آمدو آغوش گرم دنیا بغلی شد....
عید یعنی تو آغوش شوی من لبخند ،،،️...
جهانِ منآغوشی ستقدِ ما دو نفر...!...
بغل بگشا و با آغوش خود گستاخ کن دستم.....
هیچ راهی دور نیست،وقتی جهانمآغوشِ توست..!...
قامتی تشنه ی آغوش کشیدن داری......
در آغوشم نمایان است خالی بودنِ جایت......
چون در آغوشت گرفتمقالب من جان گرفت...!...
من متعلق به حصارِ آغوشت هستم ️️️...
فهمم از جغرافیا آغوش توست ️️️...
هر لحظه من آغوش پر بوس تو️ را می خواهم...شرمنده که کودک درونم بغلی ست......
همانندموجبه آغوش میکشانم؛ساحل تنهایی را......
نمکگیر دستانتآغوش زمینیَم...
.حکمِ عاشقی دیوانه همچون مثل منتا ابد زندانیِ آغوشِ یاریست مثل تو...
هوا هوای بوسه های پی در پی و آغوش های تمام نشدنیست ️️️...
تن تنهای بی تابم کمی آغوش کم داردبیا که شانه های خسته ام همدوش کم دارد...
در این نوروز باستانی خیال آمدنت را به آغوش خسته میکشم....
چهل زمستانحریف آغوش گرمت نمی شوند...
من سرما زده را گرم در آغوش بگیربه هوای بغلت بود که سرما خوردم...
و چقدر جای امنی ست آغوش کسی که بی واهمه دوستت دارد ...️️️️...
در آغوش می گیرم/ولنتاین را/کرونا هم باشد...
در این زندگی تنها یک آغوش میخواهم از تمام این هستی،آن هم آغوش توست...
سر زده که میایی/لوس میشود/خانه/بشکن میزند/اغوش...//...
باز شب شددر خیالممقصدمآغوش توست ... ️️️...
هوای سرد زمستان بهانه ای عالی برای در آغوش گرفتن است...
بخت اگر بیدار باشد خواب بردارد مرایکسر از بستر در آغوش تو بگذارد مرا!...