پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
آتش بگیر تا که ببینی چه می کشماحساس سوختن یه تماشا نمی شود...
حس هفتمبمن می گوید:«آتش»خشم بزرگ خداونداست...
قهر است کار آتش گریه ست پیشه شمع از ما وفا و خدمت وز یار بی وفایی...
کنار شعلهٔ آتش بیا شعله به جانم زنکه هم جانی و هم جانان وهم جانان جانانی...
دوزخ از سردی ایام بهشتی شده استمی کند جلوه گل فصل زمستان آتش...
تشنه ام تشنه آغوش تو حتی به گناه آتشی بر تنم انداز جهنم به درک...
جهانبدون توهمان جهنم استفقطآتش ندارد...
نزدیک تر بیا و به آتش بکش مراعمری به انتظار نگاهی نشسته ام...
وقتی کهرفتیریشه عشقسوخت ، آتش گرفتشادی ...
در مسیر تو اگر چه هر بلایی دلکَش استیک نفس مهلت بده؛ این درد اسمش آتش است...
لمس دستانش...چه بی محابا هر دم...آتش میزند بر جانم......
پاییز هم که رفت... ببینم دیگر چه چیزی میخواهد ...این دل را به آتش بکشد ...!...
آتش زدی قلب مرا من زنده ای جان داده امدر حسرت آغوش تو ناجور تاوان داده ام...
هم آتشیهم خانه خرابی داریبا این حالخانه ات آباد باد ای عشق...
رهگذر داشت به لب سیگاریگفت آتش داری؟من نگاهی به دلم کردم و گفتم:آری...
یاد توبه آتش می کشدخنده های کاغذی ام را...
آتش…به جان خورشیدانداخت و رفت عشق...
پوشه از بار گناهان شده پر حجم بیا"رمضان” است ، به آتش بکشانیم کمی …...
پیش رویم شعله های سرکش استتا سیاوش وار از آن بگذرمرقص من اسپند روی آتش است!...
شرارههای اهریمنی نگاهتبه آتش کشیدجانم را...
باد گرم وزیدن گرفتماسکهای کاغذیدر آسمانبه پرواز در آمدنددلهای ماآتش گرفت(داغ شد)کرونا مُرد!...
در تنور سالهای دور تو، آتش من، هیزم هر دو، سوختیم آتش ِ زیر خاکستر شدیم باد بوزد، شعله میگیریم یکبار دیگر پر می گیریم...
چهارشنبه سوری شب عشق بازی ستخودت هم نباشی آتش عشقت در دلم روشن استمثل آتش چهارشنبه سوری...
سهم من از چهارشنبه سوریهمین شده که آتش را نگاه کنم و به یاد آتشی بیوفتم کهز به جانم انداخت...
چهارشنبه سوری به خیابان بیاآتش بازی را نگاه کن و یاد دل من بیوفتدلم بدجور از دوریت آتش گرفته...
شهر مثل دل من آتش گرفتهشهر را آتش چهارشنبه سوریو دل من را آتش نگاه تو...
چهارشنبه سوری استو باران همه آتش ها را خاموش کردهاما شعله ی چشمان تو راهیچ بارانی خاموش نمیکند...
چهارشنبه سوری است.از خانه بیرون نرومیترسم گرمای چشمانت را با آتش اشتباه بگیرند...
دستانت را در دستان عاشق من بگذار تا باهم از روی آتش بپریمبا داشتن تو آتش هم گلستان میشود...
چهارشنبه سوری هر آتیشی که دیدی به یاد قلب منم باش آخه از دوریت بدجوری آتیش گرفته...
چهارشنبه سوری نزدیکه.یه وقت نری از رو آتیش بپری...آخه تجربه ثابت کرده اگه جیگر بره رو آتیش کباب میشه...
سلام، چهارشنبه سوری جایی قرار نذاری کار واجب باهات دارمآحه آتیش کم داریم آتیش پاره !...
خداجون میشه یه کاری کنی چهارشنبه سوری که از رو آتیش میپرهیخ دلش آب شه بهم بگه دستتو بده به من با هم بپریم!...
چهارشنبه سوری نزدیکه ، یه وقت نری از رو آتیش بپری آخه تجربه ثابت کرده اگه جیگر بره رو آتیش کباب میشه !...
آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتشو پریدن از روی آن به استقبال نوروز میرویمسرخی تو از من، زردی من از توجشن باستانی چهارشنبه سوری مبارک...
آتیشی که تو قلبم روشن کردی هیچ آتش نشانی نمی تونه خاموش کنه !چهارشنبه سوری مبارک...
چنین گفت زرتشت :که سوزانید بدی را درآتشتا ز آتش برون آید نیکیپس تو نیز چنین کن چهارشنبه سوری مبارک...
یاد سرخی گونه هاتدرخشش چشماتسوزانندگی لبهاتداغی عشقتاز رو آتیش میپرم چهارشنبه سوری مبارک عزیزم...
ایرانیان شب سرد را به آتش می کشندبه امید روزهای گرم و نیکبهارتان همچون آتش اهوراییچهارشنبه سوریتان خجسته و نکو...
چهارشنبه سوری در پیش روی ماستهمه بدبختی ها در پشتروزای خوش همه در پیشچه غوغا می کنه آتیش چهارشنبه سوری مبارک...
دستانت را به من بده، تا با هم از رو آتش بپریمآنان که سوختند، همه تنها بودند ! چهارشنبه سوریت مبارک...
از عجایب عشق همین بستنها همانی آرامت می کند که دلت را آتش زده چهارشنبه سوریت مبارک عشقم...
تو مسیر رسیدن بهارشاخه های خشکیده دلتوتو آتیش امروز بسوزون تا گرم شه دل مهربونت چهارشنبه سوری مبارک...
سلامتیه اونایی که براشونمثل آتیش چهارشنبه سوری بودیمهمه وجودمون تو آتیش عشقشون سوختتا اونا با شادی از رومون بپرن و رد بشن...
عشق جانسوختن غم هایت در آتش چهارشنبه سوری آرزوی من است.چهارشنبه سوری مبارک...
یک نفس خندید و آتش بر دلم دلدار زدبا همان لبخند شیرینش مرا هم دار زد...
رهگذر داشت به لب سیگاری، گفت: آتش داری؟من اشاره به دلم کردم و گفتم: آری ......
شالیکاری آیاآتش به ساقه های خشکیده کشیده استیا تو در آن دورهاکنار پنجره داریخاطراتت را می تکانی در باد !؟...
شب طولانی یلدا همهاش آتش بودخوب سوزاند کسی را که دلش گیر کسیست...
چاله ی آن گونه ات چون رونمایی میشودآتش آتشفشانها،خود به خود کم میشود...