متن دلتنگی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلتنگی
دل تنگم ...
دلم تنگ است
بید مجنون چه بیرنگ است
در این اوضاع که دل
چون کوزه ی سربسته می نالد
اشک ...
در سینه ی ناباوریها محبوس می ماند
دل سنگین و دل غمگین
دل چونان نخ زنگین
غبار حزن و اندوه زمان را
می کشد بر دوش...
چهار زاویه ای - بی انتها
شبی غمگین، مهمان من است
اکنون، کار ساده ایست گریستن
گریستن...
برای یک، دلتنگی سهمگین
دلتنگی ابر و باد
دلتنگی خورشید و مهتاب
من برای...
دلتنگی - آب و آینه - خواهم گریست
زیستن...
تکرارِ زیستن
و زیستن؟
پرسم از دیار دلهره ها
زیستن...
عزیزمن رفته سفر
نگاه من خیره به در
همیشه چشم براهشم
که اون برگرده از سفر
با رفتنش دلم شکست
غمی رو صورتم نشیت
تو نبودش بغضم شکست
اشکام رو صورتم نشست
خدایا چشم به راهشم
دلتنگم و بیقرارشم
چیزى به اسم جدایى وجود ندارد؛
این دروغ ماست.
این جا تنها حقیقت ممکن
دوست داشتن ست
دلتنگى ست
و انتظار
موضوع : از دل برود هر آنکه از دیده برفت
همیشه که نباید از خوشی ها ی خود گفت ، بگذار یک بارم از تلخ ترین روز هایمان بگویم . آن روزهایی که کل شهر را با هم قدم می زدیم ، آن روزها که هیچ وقت تصور نمی کردم...
صدای هر کسی مثل اثر انگشتش منحصر به فرده ،
برای کسی که از صدای محبوبش آرامش
می گرفته جایگزینی وجود نداره ،
به نظرم صدا مهم تر از دیدنه ،
ندیدن ِرو میشه تحمل کرد
ولی فکر اینکه
هیچوقت نتونی صداشو بشنوی
دیوونه ت می کنه...
مثلا بیای خونه و غذای مورد علاقت در حال جاافتادن باشه و بوش کل خونه رو برداره و ی نفس عمیق بکشی و همونجوری خاص طور صدام کنی و تو دلم قربون اون صدای مردونت بشم و با دو خودمو پرت کنم بغلت و این من باشم ک سرم رو...
یه خط میکشه... صورتی!
زمزمه میکنه: دوسم داره..
قفل گوشیشو باز میکنه... هیچ پیامی نمیبینه... جدیدا فاصله ی بین پیام دادناش زیاد شده...
یه خط میکشه.. سبز!
زمزمه میکنه: لجن گرفته رابطه رو
چند شبه باهم تا دیر وقت صحبت نکردن...
ی خط میکشه... خاکستری!
زمزمه میکنه: سر شده...
دلش...
پاییز استاد دلتنگیست...
ازخاطرات اویی ک رفته...
برای اویی ک مانده...
سنگ تمام میگذراد!!..
چترت را بگیر
چشمهای من
بزرگ شدیہ
بارانند!
لا لا لا لابخواب
دنیا خسیسہ!
واسہ کمتر کسی
خوب مینویسہ
یکی لبهاش همیشہ
غرق خندست
یکی چشماش توخابم
خیسہ خیسہ 🖤:)
من ناز نمیکشم ...دلت خاست برو...
کج کج نکنم نگاه و..یکراست برو...
هرجورکہ مایلی بزن قید مرا!
هرچند دلم یکہ و تنهاست برو..
دیگر نکشم منت مهتابت را !..
تاریکی از این به بعد زیباست برو...
خودهی و درفکر خودت هستی و بس!
پس خاهش التماس بیجاست برو...
رو راست...
گریه
سوغات دلتنگی شبانه ست...
نیمه شب ها
خط خطی می کند،
سلول های تن ام را
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)
عشق
دلتنگی، یک دانه است، وقتی در خاک وجود در سیاهی، پنهان است ،اما گاهی با آهی از دل خاک سر بر می دارد وناخودآگاه به دنبال مهر رخشانت می گردد
کاش تو خورشید باشی ومن آفتاب گردان، پس مرا به دور سرت بگردان تا بلا گردان چشمان غزالی ات...
کاش، باران بود وتو بودی و خیابانی بی انتها ،
تا شرح دلتنگی برگ ها را آرام آرام ،برایت روایت ، کنم
که بی تو بهارم طعم خزان دارد و خزانم طعم یخ زدگی قلبم را،
وقتی در به در عشق را گدایی
می کند......
حجت اله حبیبی