متن شب یلدا
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شب یلدا
پاییز می رود و دلتنگی هایش را هم با خودش....
نه!
نمی بَرَد!
دلتنگی اش می مانَد کنار دلتنگیِ تمام ثانیه های زندگی ام
دلتنگی اش می مانَد کنار سرمای شبهای زمستانم
دلتنگی اش می مانَد برای تیره تر شدنِ شبِ یلدایم...
نازنینم!
تو بگو...
دیگر چه جشنی؟ !
چه...
یلدایِ بی تو
زمونه نذاشت تا که مالِ تو شَم
ولی من هنوزم به تو دلخوشَم
دوباره یه یلدا که بی تو گذشت
ولی دل نذاشت بی خیالِ تو شَم
به دیوانِ حافظ تَفَاُل زدم
به شوقِ وصال وُ رسیدن به تو
مژده اِی دل که مسیحا نفسی...؟؟؟
از این...
در شهر پراز همهمه و شادی و غوغاست
یلداست، همان سنت دیرینه ی زیباست...
با خنده، خداحافظی از سردی پاییز،
با شوق بغل کردن رویایی فرداست
جمع اند همه دورهم و چای براه است
هم مثنوی و حافظ و هم فال و تماشاست
در خانه بساط غزل و قافیه جور...
به دور از چشم نگران آبان پاییز و زمستان باهم یک قرار عاشقانه می گذارند
در شب میعادگاه در آخرین شماره آذر...
پاییز در شب یلدابند عاشقانه ها، برگ نویس و خاطرات عشق بازی درختان با باران را به سینه زمستان می سپرد،
و چمدان خیس را بدست گرفته و...
از دلم دل برده ای و از دلت دل می برم
تو شدی عاشق ولی من باز هم عاشق ترم
از دلم پرسیده ام حال دلم را بعد از آن
گفت هر شب دلبری دارم کنار دلبرم
عادتم این بوده بعد از سختی هر روز و شب
خستگی از تن...
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد!
یلدا آمد و اجناس گران خواهد شد!
همسرت چند ورق لیست به تو خواهد داد!
کل اعضای وجودت نگران خواهد شد!
می زنی ساز مخالف دوسه روزی اما!
عاقبت هرچه که او گفت همان خواهد شد!
پول را با علف خرس یکی می...
رد نکن گرمای دستم را به دردت می خورم
کُنده ای پیرم که در سرما به دردت می خورم
صورتم سرخ است با سیلی و دلخونم، ببین!
من انارم، درشب یلدا به دردت می خورم
با عصای پیری ات بد تا نکن نشکن مرا
صبرکن امروز یا فردا به دردت...
چند رباعی
تا چله نشین شب یلدا گشتیم
آئینه لحظه های فردا گشتیم
در بازی کودکانه ای غرق شدیم
آواره تر از سنگ چلیپا گشتیم
¤¤¤
سرگرم بهانه های فردا هستیم
دلبسته ی اما و اگر ها هستیم
ما گمشدگانیم که در کوچه مهر
جامانده ترین حرف الفبا هستیم
¤¤¤...
یلدا شد
شبی که از تو ندارد نشانه یلدائی است
دلی که از تو نگیرد بهانه سودائی است
تب و خیال تو ای ماهتاب خاطره ها
تمام پنجره ها را ترانه می سازد
◇◇◇
انار خاطره را دانه دانه کردی باز
دوباره زنبق و سنبل به شانه کردی باز
تفالی...
که توئی
شب یلدای من و خاطره هایی که تویی
دل مشتاق من و منظره هائی که توئی
خلوت یاد تو را پنجره ها می فهمند
تا شعاع همه ی گستره هایی که توئی
تا چه آید به سر پاکی این دلشدگان
به در مسلخی از کنگره هائی که توئی...
پاییز با تمام دلگیر بودنش
با وجود مصیبت ها و دلتنگی هایی که مدام به رخمان کشید
کنار تو
آسان تر گذشت
زمستان پیش رو هم،کنار تو
گرما بخش خواهد بود
آن یک دقیقه ی قبل از سحر های دلتنگی
صرف آرزو کردن تو خواهد شد
امشب چشمان من ،...
❤
عزیزترینم
قصه ی رفتن ها، صد شبِ یلداست...
همه ی ما دیده ایم
شنیده ایم
دلتنگی ها را حس کرده ایم
آمدن ها اما، قصه ای ندارند
آمدن ها به اندازه ی یک لحظه ، لبخندِ از ته دل، کوتاه اند...
معمولا یاد کسی نمی ماند عشق، کِی به...
شب یلدا
بیا همسنگر دریاشویم تا
هم آغوش و زهم پیدا شویم تا
سرود موج دریا و طلاطم
غزلخوان شب یلدا شویم تا
غزلخوان شب یلدای عاشق
درون خویش ناپیدا شویم تا
چو در بزم طلاطم صخره هارا
شکسته عابر صحرا شویم تا
بریزیم درکویر وادیی عشق
گهر زلف شقایق...