متن عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عاشقانه
می بَرم هر روز از اندوه، دستی بر قلم
تا نمیرد شوقِ فردایم ، بیا دستم بگیر
بهزاد غدیری ، شاعر کاشانی
تو را می خواهم
برای لبخندت
برای دستانت
برای خنده هایت
برای غرق شدن در چشمانت...
تو را می خواهم
با تمام توجه و احساس
با صدای گفتن اسمت
با لمس کردن دستانت
با بوسیدن لبانت...
تو را می خواهم
برای بودن با تو
برای زندگی کردن با تو
برای...
زمان گذشته ولی من هنوز بیدارم
شبیه ساعت شماطه دار بر دارم
شبیه ابر کبودی که هق هق اش را خورد
پر از گلایه و بغضم سکوت می بارم
برای اینکه بگویم تمام حرفم را
من از نگاه تو یک زل زدن طلبکارم
و باز صبر همان اختیار اجباری
بریده...
نیمه گمشده عزیزم،
روز ها و سال ها انتظار از پس هم می گذرند و خبری از تو نیست.
روز هایم تاریک تر از شب و شب هایم روشن تر از روز شده اند، هر روز بر تعداد تار های سفید خرمن مو هایم اضافه می شود، چشمانم به در...
به وقت بغض های هر شب
تمام کوچه پس کوچه های شهر را
به امید معجزه ای از عشق
عاشقانه قدم می زنم
و تو را می خوانم
ای کاش همچون خوابی خوش
به استقبال چشم هایم می آمدی
تا بیش از این نبودنت را
فریاد نمی زدم
مجید رفیع...
دوباره شب شد و دلم تنگ شد
ای بی تو گل
دوباره غم آمد و قلبم بد آهنگ شد
ای بی تو گل
مهدیه باریکانی
ای کاش
روح بودم و در کالبدتت فرو میرفتم
و هر آوایت را جانانه ستایش میکردم و
گوهر عشق را بر طاق دلت میگذاشتم و
پیوسته ، بر وجود گران بهایت بوسه میزدم.
دستانم دستانت را لمس کرد
و با حضورت
یک واژه دیگر به نام تکیه گاه
هم معنی تو
به واژه نامه ، اضافه شد.
دوری وبارؤیای تومن میام به دنیای تو
دیدن تو مانند ملاقات کردن ماه و خورشید است...
همانقدر دور و محال!
مهمان آغوش گرم تو شدن مانند آدم برفیست که می خواهد خورشید را در آغوش کشد...
همانقدر دلخراش و دست نیافتنی!
مائده رمضانی