متن عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق
گل یاس و نگاه عاشقانه
هوای دل پر از شعر و ترانه
بیا ای عشق! مهمان دلم باش
که پاییز است و فصل شاعرانه
بادصبا
عشق باید آنقدر عمیق باشد
که از هر جهت بتوانی آن را
تفسیر کنی
مثلا من همیشه میگویم:
انت حیاتی
لن اتخلى عن حیاتی
تو زندگی منی
من زندگی ام را رها نمیکنم
کوثرنجفی(چشمه)
هیچ کس نام مرا جز تو نباید ببرد
از زبان تو فقط عشق شنیدن دارد
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
نور کوچک من
امروز که هوای اتاق گرفته بود
امروز که تمام دلم تاریک و نمور بود
امروز که سقف خانه شکسته بود و از گوشه اش آب می چکید
آمدی
به زندان انفرادی کوچکم تابیدی
با خودت نور را رقص را و شادی را آوردی
و من سرم را...
تمام شب را بیدار بودم
تمام شب تاریک را
به پنجره ای سرد می نگریستم که مال من نبود
اما نور کوچکی که از آن می آمد قلب مرا نشانه گرفته بود
..
نور کوچک من
گاهی صبر میکنم همه چیز سیاه و سرد شود تا بتوانم دوباره ببینمت
تو...
می دانم که می آیی
و غرق بودنت می شوم
بی آن که دیده باشمت
همراه می شوم
با سپیده ی صبح
در طواف چشمانت
و زمزمه می کنم با تو
ماندن را
عشق را
زندگی را
می دانم که می آیی
و خیال آمدنت
در این تشویش انتظار
و...
از آنِ من و توست پریشانیِ عشق
هرصبحِ سحر آینه گردانی عشق
بلبل به سرِشاخه ی خوشبختی ما
برخیز! که سر داده غزلخوانی عشق
بادصبا
در این صبحِ اهورایی
که باغ و گلسِتان زیبا و رویایی است
شناور می شود
در موجِ آرامِ دو چشمانت
نگاهِ من
و غرقِ بودنت
می گردم و محکومِ شیدایی
و باغِ آرزوهایم
پر از گلخندِ عشق و بس، تماشایی
و من
ای مهربان!
ای عشق!
می خواهم فقط از...
چند وقتی است که بی خواب شده ام
در میان بی خوابی هایم به دنبال تو میگشتم
دنبال دلیلی برای از تو نوشتن
برای لمس دستانی که هیچ گاه ندیده ام
گاهی دلم برای دیدارت تنگ می شود
آخر دل است، این چیزها را نمیفهمد
گاهی دلم می خواهد زمان...
حالم شبیه ماهی گیری که
تک قایق چوبیشو دزدیدن
دیگه نمیشه دل به دریا زد
واسم تو ساحل نسخه پیچیدن
عطر تنت را
لای دفتر شعرهایم بریز
تا معنی عشق ، در شعر جاری شود
تا کلمات در معنی بوسه ها غلت زنند
تا گرده های بهاری تنت ، شعر بهاری بسرایند
ادامه بده...
چرا که عطرت، ایهام شعر هایم است
تو اگر نزد من باشی
به درد ها لبخند...
عشق به معنای زندگی در بهشت است.
نویسنده:رحمان شاهسواری کینگ
دیشب ،
باران روی شانه های پنجره می گریست .
حسودی ام شد !
چرا که من پنجره ای نداشتم :)
امشب در تاریکی های آسمان ، به دنبال دو چشم میگردم
دلم آغوشی گرم از جنس عشق می خواهد
به گمانم روزی تجربه خواهم کرد
من می دانم، عشق های حقیقی هنوز وجود دارد
هنوز هم می شود غرق نگاهی شد و همه چیز را فراموش کرد
هنوز هم می...
وقتی دو انسان روحشان به یک دیگر
گره میخورد ، هیچ چیز
آنهارا از هم جدا نمی کند
حتی مرگ!!!
این را زمانی متوجه شدم
که پدر بزرگم بعد از فوت مادربزرگم
کودکی فرزندان و آزار مادر خوانده
را بهانه کرد تا دگر زنی را در زندگی اش
راه ندهد...
ای نسیم هوشیاری از جوانی ام مپرس
بی خبر از خلوت ما، از نشانی ام مپرس
شوکران عشق را هر لحظه ای نوشیده ام
زین سبب لطفی نما از جاودانی ام مپرس
گوشه به گوشه ی قلبم پاره از زخمی شده
با دو صد زخم عیانم از سخت جانی ام...
آدما گاهی تورو به تجربه لحظه هایی
وادار میکنن که نه تنها سهم تو نیست
که هرگز دوست نداشتی اونا یکبار
طعم تلخیشون رو بچشن.
لقد عانیت کثیرًا ، لکننی ترکت کل
ما کان یسبب لی الألم واخترت نفسی
لأن روحی کانت أعز جزء منی
من خیلی زجر کشیدم، اما هر چیزی که
باعث درد من می شد را رها کردم و
خودم را انتخاب کردم
زیرا روحم عزیزترین عضو من بود.🌱
من این ماجرای ثابت شده قانون دنیا رو نمیتونم هیچوقت درک کنم اونم اینکه:
تو ممکنه ماه ها و سالها سعی کنی یکنفر رو بشناسی قسمت به قسمت رفتار و شخصیت اون رو، سعی کنی اون آدم رو اولویت قرار بدی و بیشتر از همه بهش شناخت داشته باشی،ولی یه...