متن پاییز
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات پاییز
پاییز بی وفا نبود
بی وفایی از خود برگ بود
درست مثل خودت که موسیقی آرام بخش مهر را با صدای خش خش برگ ها برایم تدایی میکردی
با مهر یا بی مهر پاییز را بیشتر از آنچه که هست دوست دارم چون گوشم پرست از موسیقی بی کلام خش...
پاییز، لبریز احساس است ،اگرچه حساس است،که گاه قدم هایم را با خش خش برگ هایش نوازش می کند چون مادری فرزند خویش را ،دوست دارم پاییز را تاهمسفر کوچه باغ آرزوهایت شوم.....
حجت اله حبیبی
پاییز ،
می شوم از تو لبریز
وقتی گاهی آهی راه گلویم را می بندد تا ببارم مسیر خاطرات با تو بودن را....
من و تو و کوچه باغی که چترت را می طلبد
حجت اله حبیبی
پاییز
نگاه عاشقانه ی بهار است
به برگ برگ دفتر زندگی ،
وقتی گلی از شاخه وبرگی از ساقه ودلی از محبوب ،جدا می شود....
حجت اله حبیبی
پاییز
قلب شکسته عاشق است که هر لحظه به رنگی در می آید وهردم، سازی وسوزی سر می دهد تا فریاد سکوتش را به گوش ابرهای دلتنگی برساند
حجت اله حبیبی
دخترک حسود پاییز به جبران نرسیدن به عشقش، همه ی عشاق را از هم جدا کرد
برگ را از درخت
باران را از ابر
و تورا از من....
حکایت من
حکایت پاییز است
همه، دوستش دارند
اما، تنهایش می گذارند
کسی غم آخرین برگ پاییز را
درک نمی کند
پاییز بی برگ ،سرد است ،چون دستان من
پس بیا، بهارم باش
تا غم پاییز را فراموش کنم
تو آخرین برگ پاییز
واولین شکوفه ی بهاری
غنچه لبانت ،...
باران پاییز بامن
آنقدر بغض گلویم را فشرده است
که دوست دارم مدام ببارم تا پاییزم پر باران ترین پاییز تاریخ شود و غصه هایم را در قصه ها با نم نم بارون بنویسند که وقتی رفتی آسمان دلم ابری ابری شد ....
حجت اله حبیبی
\پاییزی\
خبرداری که دلتنگم خبرداری که پاییزست؟
خبر داری ز آهی که فلک را غرقِ آتش کرد
نمیدانی چه ها آمد بلا پشتِ بلا یارا
قسم بر تارِ گیسویت که حالم را مشوش کرد
خزان هم چند وقتی هست ، خودی اینجا نشان داده
و مردی که دلش خونست، زند...
تن عریان درخت
یا تن عریان زمین
پاییز مامور است و معذور
سبز بودم
وزش سرد تو پاییزم کرد!
ارس آرامی
میشه زودتر بیاد روزی که من واست نارنگی پوست بگیرم بچینم تو ظرف بعد همینجوری که داری میخوری یه دل سیر نگات کنم؟🥺🫀
فقط با ذکر اسمم... باشه؟ :)مهدیه جاویدی
چنلم ادبی عاشقانم تو روبیکا: @faryad ghalb
از کوچه بازم عطر بغض برگ پیداست
با یاد تو در این هوا، باران دلم خواست
اشکی چکید از چشم هایم تا بگوید؛
پاییز یعنی: یک نفر ناجور تنهاست...
🟩 شاعر: سیامک عشقعلی
پاییز بود و اوایل مهر،دستمو محکمتر گرفت و بسمت پیرمردی ک بساط لبو داغ و باقالی تازه داغش ب راه بودقدم بر میداشت..لبخندم از چشمش دور نموند و گفت؛توام موافقی؟؟ فشاری ب دستش دادم و گفتم؛اصن پاییز و یار و لبوی داغش...بلند زد زیر خنده و میون خنده گفت:فدا اون...
پاییز همیشه زیبا بود قبل از ریزش برگ ها بر روی نگاره اسمت و جستجوی دیوانه وار من برای یافتن خانه ابدی تو
تجسم آخرین لبخند و تصویر کوتاه ترین خاطره از آخرین دیدارت، صفحه گرامافون اشک بارم را به ناله در آورد
فیلم های اکران شده کودکی ،در صفحه...
سبز می شود
بهار آرزو
دور از خیال پاییز
⚡️⚡️🌹🌹⚡️⚡️