پرواز بوسه است/شب های آسمان/ستاره های دنباله دار
سیل/بند پاره شد/دانه دانه تسبیح
آسمان دی/پُر شد از بادبادک/رنگین کمان
ارامش خاطر می دهم دل را برای دیدن ات سوخت و جزغاله شد ارزوهایم .
درخت سیب میوه سرخ وشیرینش را پس از در آغوش گرفتنم هدیه داد
تنور می سوزد ترازو اه می کشد ما، هرغروب بایک بغل داغ سنگک به خانه بازمی گردیم .//
مینویسم/ تا / بپرم از روی/ باد٬ حرامزاده/ که پنهان شده است/ لابه لای نی زار سر٬ راه/ باد دستم را میگیرد.
کسی انتظارم را نمیکشد/ منم و/زخم کلمات/و صندلی که/پشت پنجره گذاشته شده/برای تماشای قطاری/که ان سوی مرز/ میرود و سوت میزند.
دسته کردم/شعر را/نقطه،سوال را پشت خانه پنهان کردم
زمین خورد/اسب/شیهه ی دُرشکه
ها می کند/گنجشک زنگوله های یخ را/بخار لای شاخه ها
دلم پر از رسیدن است دلواپس افتادنام نیستی، تو به فکر سبدی!
می گذریم/از این زمستانِ سیاه/ باد تلخ صبح میلادی
در تاریکی نشسته بودم در خودم فرو رفته بودم مانند مرغی که نیوکاسل گرفته! تکان داد نور آسمانی تو مرا
باتوام ای دوست ای کهنه رفیق روزهای زیبایی که باتو گذشت تورایاداست؟ کنج دلم گرم گرمه تومرایادکنی یانکنی همیشه درخاطرمنی.
آرزوی پاییزیم را بر دوش می کشم این برگریزان تمامی ندارد..
غم را غمفرا می گیرد وقتی که نامام را می شنوَد
میشود/برای امدنم/ خندههایت/ به استقبالم بیایند.
رویا های گرداوری شده ی گُل را به کندو می برند زنبورهای عسل
خار فراوان تشنگی فراوان باتدبیری زیبا خود را بالا کشانده ای گُلِ شیپوری
مه/ تا دید/ غرق راه رفتنت شده ام/ ترا/ در خودش /گم کرد.
عجب حوصله ای عجب اندو هی عجب پیر شده است کوه
درانتظار بامداد اشک ریخته است فردا سهم ما عمرگمشده
درخت ِ نارنج پیراهنش رابا بهار گُل دوزی کرده است بازکن پنجره را نسیم اوازِ ان را منتشرمی کند