فردریش نیچه: کُفرانِ زمین، سهمگین ترین کفران است.
زمین باران را صدا میزند ، من تو را
می بوسمت چنان گرم که زمین تا پایان حیات رنگ زمستان به خود نببیند.
مواظب گرمای دلت باش، تا کاری که زمستان با زمین کرد زندگی با دلت نکند....!
موهات امتداد قطره های باران آسمان را به زمین آورده ای مرا به آسمان
" زن " تنها شعبه ی بهشت است روی زمین...
باران صبحگاهی شد برف نشان عشق آسمان ست به زمین عاشقان یاد گیرید عاشقی را
خراش دردناکی بود بر چهره ی زمین آسمان خراش
خسته از هر آن چه ناپاک است بر روی زمین چشم را مهمان کنم بر دیدن دلهای پاک
من ستاره ای دارم که در آسمان نامش را زمین گذاشته اند
تقدیر ما چنین بود قصه فقط همین بود جای تو آسمان و سهم من این زمین بود .
سر به راه بودم و یک عمر نگاهم به زمین آمدی سر به هوا، چشم به راهم کردی .
قصه ی من و تو قصه ی آسمان و زمین است... هیچ وقت به هم نمی رسیم مگر قیامت به پا شود...
زمین میراث مشترک همه نسل هاست، در حفظ آن کوشا باشیم. روز جهانی محیط زیست گرامی باد
رفت،رفت... زمین را به آسمان هم بدوزی هنوز هیچ پروانه ای به پیله بر نگشته است!
اردیبهشت،حاصل تقسیم عادلانه ی بهشت است بین زمین و آسمان
زمین گرد است و من گوشه ای یافته ام
خدایا آسمانت متری چند؟ دیگر زمینت بوی زندگی نمیدهد...
شب/ تکه تکه / هوا را/ نفس تنگی گرفت/ زمین / خانه ی وحشت
زمین اون گل رو به دست سرنوشت داد و سر نوشت اون گل رو تو قلب من کاشت تا باغچه خالی قلبم جایگاه یک گل باشد گل یاسمنم تولدت مبارک .
سوسوی ستارگان آسمان در التهاب آمدن توست آمدی و آسمان و زمین را برایم بهشت کردی تنها ستاره ی آسمان دلم تولدت مبارک . . .
با درختی سبز گردد این زمین شادی گل آورد این نازنین خوش بکاریم هردرحتی یادگار با درختی زندگی دلپذیر وزین . روز درختکاری را گرامی می داریم
برادر عزیزتر از جانم وقتی به دنیا آمدی خداوند با تمام عظمتش به زمین لبخند زد و بهار را به یمن حضورت به ما بخشید عزیزم تولدت مبارک
میخوام برگردم به روزایی که بالاترین نقطه ی زمین، شونه های پدرم بود!