متن بهار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بهار
تمدن کهنه و فرسوده باورهای یخ زده ،تا کی باید همچون کوهی از یخ بر روی اقیانوس باورهایمان شناور بماند
گاهی باید همچون بهار پوست انداخت و همچون گل جوانه زد
گاهی بی هیچ بهانه باید خندید باید دوست داشت وباید آغوش گشود برای سَرریز شدن لیوان محبت
عادت هایمان...
با نام خالق شکوفه های بهاری
جوانه زدن های شاخه های خشکیده را دوست دارم، مثل کودکی که بعد از بازی، بخواب عمیق رفته و کم کم بیدار میشود و همه میدانند، پرانرژی تر از روز قبل خواهد بود!
بهار کم کم می آید، پلک هایم را میبندم و تجسم...
صدای رد پاهایش بود که نغمه رسیدنش را سرمیداد مسیری طویل را آرام آرام طی میکرد اهسته اهسته گام بر میداشت نزدیک و نزدیک تر میشدهمگان مست عطرش شدند و ازجمالش درحیرت رفتند آن قدر مقتدرانه گام برمیداشت و راه می پیمود که درختان به احترامش از خواب زمستانی برخاستند...