متن بوسه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بوسه
معجزه ی بوس
این معجزه ی بوس
چه ها می ڪند ، با من و تو
من بی خبر
تو باخبر
بوسم ڪن
این معجزه ی بوس
سر اغازِ عشقِ ، من وتوست
پروانه فرهی ( پرر )
۳شهریور ۱۴ دوصفر
بوسه
بوسه بر لب زده ام
لب بگرفتی زلبم
لب من ،با لب تو
بوسه شد
و
جان به لبم ڪرده ڪنون !!
پروانه فرهی(پرر)
فروردین ۱۴ صفر ۱
بوسه
تا بوسه بر لبت زدم
لب بگرفتی زلبم
لب من ، با لب تو
بوسه شد
و
جان به لبم ڪرد ڪنون !!
،،پروانه فرهی(پرر)،،
۱۴صفر ۱ فروردین
دلم تو را بهانه می کند
وقتی با نسیم خیالت
بوسه می زنی...
بر تن عریان شده ی خاطراتم
و غرق بارانم می کنی در رویای آمدنت
بهزاد غدیری/ شاعر کاشانی
من همانم که قرار است دلش را ببری
ناز کم کن تو بگو از همه عالم تو سری☺️😜
میشود جای بهانه به لبم بوسه زنی
در گوشم تو بگی آه عجب گل پسری
بهزاد غدیری ، شاعر کاشانی
سرشار از احساس است،
شعرِ زندگی با تو؛
وقتی که:
صبح،
از مَطلعِ آفتابگردانِ بوسه هایت،
شکوفا می شوم؛
و شب،
در مَقطعِ شب بوی آغوشت،
آرام می گیرم!
زهرا حکیمی بافقی
کتاب گل های سپید دشت احساس.
پنجره ی چشم هایت را
هرروز صبح
با بوسه وا می کنم
به خورشید!
تا عشق بتابی...
زیبای من!
🟦 سیامک عشقعلی
روزگار تون
نقشی از رنگین کمان
بوسه های تب دار
ابراهیم پورعزیزی نجوا
@mhediebrahimpoor
من بیخبر
تو باخبر
بوسم ڪن
این معجزه ی بوس
چه ها می ڪند با
من و تو !
پروانه فرهی(پرر)
۱۴دوصفرشهریور۱۲
وقت تنگ بود ،بوسیدمش
انقلاب شد ..
صدیقه بیگلری
لایق بوسه های اتشینت نیست
لبهای وحشی هر هرزه ای
کسی را ببوس که حرمت بوسه را بداند
و حداقل بخاطر بوسه هایت
فردا که از کنارت رد شد
نگوید فاحشه..!!!
پاییز است
و ای کاش با مهر می آمدی
تا عطر حضورت
الفبای عشق را زنده می کرد
میان گیسوان طلایی ات
شعر می کاشتم
و بارانی از بوسه می شدم
بر دشت زیبای تنت می باریدم
ای کاش می آمدی
تا دوست داشتنم را
میان آغوش گرمت
فریاد می...
فصل خرمالو رسید
فصل بوسه های باران
و چترهای خیس
بیا با قدم هایمان
به استقبال برگ ها برویم
بیا ما هم
بوی باران بگیریم
مجید رفیع زاد
یک بوسه فقط فاصله است
تا تن من با تن تو
تا یکی شدن،تا در آغوش هم
تا ابد مردن
فقط یک بوسه فاصله
تا زنده شدن شوق استخوان هام؛
با سماجت انگشتانت،
در لمس مدیترانه ی موهام،
یک بوسه فاصله،
تا گل دادن فصل پنجم احساس،
در پیوند لب...
یک روز که دور نیست
به سینه می فشارمت
آنقدر که استخوان هایت
در سینه ام حل شود&
و با هر نفس کشیدنت...عطری از دوست داشتن
در فضا پراکنده شود&
یک صحنه درام رمانتیک
با اغازی از بوسه^
atefeh.mokhtari
نگاهت بر دلم، «احساس» می کاشت؛
ستاره، چشمکِ نابِ تو را داشت؛
کجایی؛ تا که باز از بسترِ مِهر،
کنم بوسه، زِ لب های تو برداشت؟!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی
کتاب: دل گویه های بانوی احساس