متن تنهایی عاشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات تنهایی عاشق
من ابرهای بی شماری در گلو دارم
مغرورم آنقدری که بغضم را نمی بارم
گفتند دلگیری چرا، گفتم نمی دانم
آه ای نمی دانم ترینم! دوستت دارم
ناگفته ها در سینه روی هم تلنبارند
حرفش که می افتد به یک لبخند ناچارم
از هر چه می ترسیدم آخر بر سرم...
به کام دل نمی گردد جهانم،
اگر در روزگارم تو نباشی.
یار گر مثل قناری این سَر و آن سَر رَوَد
عاقبت در پنجه های یک عقابی میرَوَد
یار باید یار باشد تک پر و عشقش یکی
نه همان یاری که هر جا سوی عشقی میدَوَد!.....
نکند گمان کند من سرزمینِ دیگری بعد از او بخواهم؟
اگر اینچنین باشد،به گوش او برسانید:
یک آدمِ تبعیدیِ عاشق حتی اگر از وطن دور بماند،زیرِ بارِ ملیت دیگر نمی رود.
دور تو گردیدم و ازمن شدی هی دورتر
من غرورم را شکستم تو شدی مغرور تز
تو همان شاه همیشه فاتح شطرنج دل
من همان سربازم و در پیش تو کم زور تر
گفته بودی عاشقی منظورت اما این نبود
چشم هایم میشود هردم ازاین منظور تر
اجر دارد. خنده...
تنهایی سزاوار کسی که عاشق هست، نیست.
༺ زلـ؋ هاے پریشانم را ؋ـرش زیر پایت میکنم
نور چشماט بر انتظار نشستـہ را چراغ راهت میکنم
عمرربه باد رفته را فدای عمرت میکنم
گر نیایی به بالینم خودرا در آغوش خاک میکنم.
آ ی عشق،
دور از منی،
و کف دستم از عطر نارنج تو پر است....