متن خدا
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات خدا
همانجا که آدم ها مرا رها کردند
همان لحظه ها که به شانه امن آنها نیاز داشتم
آن دم که کسی نماند و تو ماندی
ان هنگام فهمیدم و تو همچنان
خدای قدر مطلق منی
دوستت دارم خداوندا...
می شنوی ؟
صدای قدم هایش است
گوش هایت را نیز کن تا بشنوی آن آهنگ خوش آمدنش را
و دل را پاک کن
تا لبریز شود
از شادی آمدن او
همونجا که به ته خط رسیدی؛ ناامیدی همه وجودتو گرفته
نمیدونی با خودت چندچندی
خدا داره نگات میکنه ببینه
کِی صداش میزنی بیاد دستتو بگیره...
صداش کن رفیق ،بذار کمکت کنه ..
|صاد.میم|
هر دم که ساز خواهش دل پر صدا شد
تیر های مشکل ساز یاس آلود رها شد
پس قلم توکل گرفتم و جرئه ای دوات صبر خواستم
تا قلم زنم که چگونه نقشه برآب نقشه ی تیرها شد.
زینب ملائی فر
هجوم غم آمد شدی دلسرد!
جهانت اگر شد سراسر درد
به مو می رسد قصه اما نه!
خدا ناامیدت نخواهد کرد!
▫️شاعر: سیامک عشقعلی
بخاب ماه من
ارمیدنت را با نور ماه تماشا کنم
در سکوت و ارامش شب بیارام
ای که ارامشت خواهش من از رب
دل طوفانی ات را ب ابرهای اسمان بسپار
خدا ان طرف تر از ابرهاست
طوفانت را رام میکند و صبحدم نسیمی ارام ب ما میدهد
سارا عطاریه
باد
آسمان
ابر،
نخل
غروب
خوزستان
و واژه هایی که هر کدامشان یک داستان را روایت میکنند.
اذان
مانند شیپور اسرافیل
در آسمان صدا میکند.
اینجا دروازه ی بهشت به روی همگان باز است.
خورشید به خواب رفت
و ماه بیدار شد
انعکاس نورِ هم زمانِ خورشید و ماه
آیینه...
در کوچه های بن بستِ ناامیدی، خسته و درمانده، به دنبال راهی میگشتم تا بتوانم ادامه دهم!
پیرمردی را دیدم که فانوس بدست داشت! مقابلش ایستادم، و او ..... به من لبخند زد ! باران بارید و سیاهی غم از وجودم شسته شد!
انگار کسی سبدی پر از شاتوت های...
اونجا ڪہ خدا میگہ:
قالَ لا تَخافاً، إنَّنِی مَعَکُما أسمَعُ وأری
«نترسید؛ خودم هواتونو دارم..!»
چقدر دل♡ آدم قرص میشه!!!:)
زندگی آنقدر بالا پایین داره که گاهی با خودت میگی آه خسته شدم کی قرار تموم میشه هیچ وقت با خودت این فکر رو کردی چرا داری این حرف و میزنی؟یه نگاه به خودت و زندگیت کن ببین چیا داری که بقیه حسرتشو میخورن بعد یه نفس عمیق بکش و...
برایم مهم نیست
از بیرون چگونه به نظر می آیم
کسانی که درونم را می بینند
برایم کافی اند
برای آنهایی که
از بیرون قضاوتم میکنند حرفی ندارم
با خود می گویم
بگذار همان بیرون بمانند
دردم دوا کن
بر در میخانه من کردم نگاهی
دیدم آنجا عاشقی رو به خدایی
گفت ای معشوق من تا کی جدایی
من که تنها مانده ام بر این دوراهی
خانه و کاشانه را کردم فراموش
آتشم خاکسترم را کن تو خاموش
حال و روزم را ببین دیوانه گشتم
چند...
در انتهای تمام نا امیدی هایم، به نقطه نوری رسیدم که وقتی واردش شدم، خدا آنجا بود!
در نهایت تمام محبت هایی که حقم بود و دریغ شد، به قسمتی از زمان رسیدم که خواستنم فقط .... محبتِ خداوند بود !
می دانم آسانی ، زودگذر است
می دانم این...
میگن خدا حواسش به همه هست
به خندهامون
به دلامون ، دلایی که با کوچیکترین چیزا شکسته میشن
به قشنگیایی دنیا که یه وقت کم نشن
به زشتیایی دنیا که یه وقت با قشنگیایه دنیا قاطی نشن
به چشامون که فقط از سر شادی ببارن
به جیغامون که از هیجان...
بودنت، من را شرمنده ی خدا کرد
ماه کامل
به تو خیره میشوم
مناجات میکنم
خدایا شکرت برای خودت خدایی چنین زیبا دارم
تمام زیبایی آفرینش در تو توصیف میشود
کاش همه تو رو شناخته بودن
با تو بودن یعنی
زندگی پر از عشق و آرامش
دنیای پر از عشق و آرامش