متن صبح
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات صبح
دلم گرفته است از این شب های تکراری، کاش خورشیدم شوی واز افق چشمانم طلوع کنی ،تا هر صبح، به تو اقتداکنم ،اذان واقامه ام را ،تا در برابرت به نماز ایستم
ای زیباترین خالق احساس
ای عطر گل یاس....
حجت اله حبیبی
شعر اگر نتواند
موهایت را بسراید
وکلمات،زیبایی چشمان مشکی ات را توصیف کند.
وقافیه ها با عطر تو پر نشوند.
به چه کار می آید؟
به صبح می رسد؟
آیا ارزش وقت را دارد؟
لیکن شعری که شما را ندارد،محبوبم.
من را شاعر نمیکند...
نه پاریس
نه اینجا
نه دمشق...
صبح طلوع دوباره خوشبختی و آرامش
و امید دیگری است
بگشای دلت رابه مهربانی
و عشق رادر قلبت مهمان کن
بدون شک شکوفه های خوشبختی و آرامش
در زندگیت گل خواهدکرد.
بنام حضرت دوست
من از خورشید تقلید می کنم
که به ابرهای تیره اجازه می دهد
زیبائیِ او را در زیر هوای مه آلود بپوشانند
تا وقتی باز میل به خودنمایی می کند
از پسِ ابرهای زشت و ناپاک
و بخارهای وهم انگیز
که نفَسِ او را تنگ کرده اند...
پاره کن،
پیراهن هجران را!
تا زمستان به در رود
و خورشید
در برکه بخواند
صبح های دل انگیز
بهار دیدار را...
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
خیالاتِ تو،،،
به ارتفاعی قد کشیده اند که،
روزی چند بار به ملاقاتم می آیی.
هر روز صبح
مادر پیرم،
--باد!
کوچه ی خاکی ما را جارو می کند!
باران می گیرد تا،
شب ها،
به من سر بزنی!
شاید این درد کهنه را
از گَودِ چشم هایم بشویی
قلبم،...
تو را چون خورشید
که هر صبح از گریبان شب برون آید
و باز عاشق صبح میشود دوست دارم
ارس آرامی