متن مرگ
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات مرگ
مرگ بی درد است
آنچه ذره ذره می سوزاند و خاکستر می کند فراق بعد مرگ است
برای مرده دردی متصور نیست
اما به میزان حجم حضورش در جهان ،نبودنش درد می آفریند
دردهایی که ذره ذره میکشد اما در خاک نمی برد تو را
سازهای آبی سولماز رضایی
آدم ها گاهی به طرز عجیبی می میرند..
گاهی بین نت های موسیقی سازی که دلبرشان برای دیگران مینوازد غرق میشوند...
لا به لای موهایی که سهم دستانش بودند اما توسط دیگران بافته می شوند خفقان میگیرد...
بین گره دستان دو عابر در پیاده رو دنیا برایشان تمام میشود...
گاهی...
.
در این زمانه گناهی که مهربانی کرد
به من بگو که بدانم کدام جانی کرد؟
سلام کردم و چون دیگران نشستم، او
میان این همه آدم مرا نشانی کرد
نگاه کرد؛ سپس خیره شد؛ سپس برخاست
اگر چه خنده من نیز همزمانی کرد
گرفت دست مرا مثل قایقی کوچک...
عاشقی تا که قدم بر تن دنیا زده است
عشق مشت خودش را به سرِما زده است
میوه ی تلخ از آن روز نصیب من و تست
که پدر دست برآن شاخه ی بالا زده است
عشق چیست؟همان قصه ی طوفانی نوح
پدری با غم فرزند به دریا زده است...
میشود مرد!
یک لبخند نیاز است و یک نفس عمیق و طولانی ترین پلک زدن دنیا...!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
آیینه و تصویر او دیگر به میل ام نیست
وقتی که دلتنگ ام دگر دنیا به میل ام نیست
با اینکه دریا را همیشه زندگی کردم
وقتی کنارش می رویم دریا به میل ام نیست
ازعشق از این کوچه های شهر دلگیرم
وقتی سفر هم می روم آنجا به میل...
این انصاف نبود
تو برای همیشه به خواب بروی و من بعد از تو
حتی یک شب هم نتوانم چشم روی هم بگذارم
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
::پرواز را به خاطر بسپار...::
تو درست می گفتی فروغ پرنده مُردنی ست...
اما بعد از مرگ پرنده،
پرواز هم دق کرد و مُرد!
پرواز بدون پرنده بی معنی ست
ارس آرامی
شب طنین افکنده است
شب طنین افکنده است
و صدای زوزه ی سگان ولگردی
که امشب برای اولین بار
در خانه ی همسایه مهمان اند
مادر...
از همه حساس تر است
و می گوید ...
حرف گل سرخ را باد نمی فهمد
شب دارد می گرید
تنها ...
درختان زبان...
هیچ چیز ﺑﻪ ﺣﺠﻢ تنهایی ایم ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ!
هیچ چیز،
--جز موهای سپید،
و روزهای کسل کننده ی پیش رو
و وعده ای مرگی،
که وعده ای ست،
--ناگریز!
لیلا طیبی(رها)
تو لباس رفتن می پوشی ، من غم سیاه و سفیدم را
تو چمدان غرور میبندی ...من دو بعد خسته دیدم را
تو آفتاب حیات آوری همه را ، من یک آدمک برفی
تو در شروع زندگی هستی ، من به تن کردم کفن ام را
پس چگونه از تو...
گفت و گو با درود اغاز و با بدرود پایان می پذیرد
زندگی با عشق شروع و با مرگ به پایان میرسد
ببین چقد برات خرج میکنه؟
نگا چقد درموردت خوب حرف میزنه!
خیلی خوبه ها!!!
فک کنم دوستت داره...
با این چیزا ب هم امید ندین!
شاید خیلیا با همه همینقد خوب باشن!
علاقه پیدا کردن ب کسی ک فک کنی دوستت داره عین مرگه!
نویسنده: vafa \وفا\
خیره در نقطه ای پر ابهام
خیره در کشاله یک شمع
خیره در اندوه وحشتناک زمان
انگار همه شب نگاه ها ...
در پس پرده ی یک راز مات و مبهوت است
نگاهی پر از سکوت ...
پر از زجه ...
پر از مرگ تکراری چشمی مصلوب
و نقطه ای...
در مسیری که درآن...
رستن های ابدی متوقف شده است!
در خانه ای که انتظار...
بامش را فرا گرفته است
تنهایی ام...
به زیر درخت انار مهمان است
مرا بکشید...
ای حقیقت های بی انصاف
مرا بکشید...
قلب من، از سنگینی یک جدایی
از سختی یک مرگ می سوزد
مهربانم......
باز هم تیغ غم از طاقت من تیزتر است
نازنین ! امشب قصه ات قصه ای دیگر است
سردرگمی سوال قشنگی است بعد تو
تا مرگ احتمال قشنگی است بعد تو
قبول می کنم بهار عوض نمی کند مرا
اجازه میدهم غبار عوض نمی کند مرا
اشکم به نردبان توسل...