متن دلبر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلبر
به او گفتم صدایم کن اسمم رو صدا کن تا بگویم جانم گفت این همه آدم صدایت میکنند من یک نفر نامت را نبرم ک چیزی نمیشود ولی او نمی دانست ک حاضرم همه را در ازای صدا کردن او نادیده بگیرم شاید نمی فهمید ک وقتی نامم بر زبانش...
نیمه شب از دلبرم آغوش می خواهد دلم
دلبرى که شب بوَد بیهوش می خواهد دلم
قافیه تنگ آمده شین را شما سین فرض کن
ماه بانو، مه لقا، من بوش می خواهد دلم!
ارس آرامی
با روح آغشته به تو چه کنم؟! یارا
کِی کسی خواست دل شاعر ما را بخرد؟
مُرده شور، دل دیوانهٔ ما هم ببرد!!
هر کسی را که سر شب به دلم جا دادم
نصف شب خواست ز دیوار دل ما بپرد
دلبری را که به خون جگرم پروردم
گرگ شد خواست دل برهٔ ما را بدرد
ترکمانچای بشد...
خواب می بینم،از راه می رسی. با قدم هایی آهسته اما با عشوه. خیره می شوی به من،هی نگاه می کنی. سیاهی چشم هات ژرفای اقیانوسی است ناشناخته. پر از کشتی هایی که در خودش غرق کرده. دلم می لرزد. آتش می گیرد و تا توی مغزم گُر می اندازد....
بوسه باران
دِلبرا
دیوانه و معشوقه ای اَندر قفس
داری ولی،
بی محابا ، بوسه بر
لبهای بی اِحساسِ باران می زنی.
(دلبر)
همه ی راه ها و کوچه ها
برای من به یکجا منتهی می شود
در ذهنم تو را می خوانم
با نگاهم تو را جستجو می کنم...
کاش در کوچه های عاشقی
کنار گلدان های شمعدانی
دستانت را پیچک تنم می کردی
تا با تو عبور کنم
از...