متن بهار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بهار
وقتی چشمان بهاری تو طعنه به پاییز می زند
پاییز هم در ترنم سودای خوش بهار می نشیند
ارس آرامی
بهار بود
گل به شوق اون می رویید
آریا ابراهیمی
فصلی دیگر در زندگی ام ظهور میکند
بعد از رفتن زمستان بهار عبور میکند
اطاق سرد و تاریک تنهایی ام را
پر از موسیقی و امواج نور میکند
تمام غم هایی که یخ بسته در جانم
تبدیل به رود در خاطره دور میکند
دوباره باور باغ وجودم سبز می شود...
بهار من رخت سفر بر تن کرد و رفت
و پاییز غم با تمام دلتنگی هایش رسید
اما هنوز من اینجا درگیر کشف فصل آمدن توام!
کی بر می گردی ای نگار من
دلتنگم💔
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
دانه های انار را
می کارد در برف
یلدا
بهاری زاده خواهد شد
بهار باامدن فروردین فرانمیرسد...
بهار درشکفتن گلهاوگیاه ها نیست.
بهارباهیچ تغییرهوایی نمیاد .
بهار درسبز شدن زمین نیست.
بهار درقلب وروح ما بوجود میادواتفاق میفته روزی که ماشاد باشیم وازته دل احساس شادی داشته باشیم اون روز برای ما بهاره.
روزی که تجربه جدیدی کسب میکنیم اون روز بهاره
روزی...
بهار می آید و می رود و تکرار میشود
من به درد کشیدن زمان رفتنت راضی ام
اگر از بهار یاد بگیری...
برای هر رفت
برگشتی بگذاری...
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
«ابر بی باران»
چندیست که از چهره ی خندان خبری نیست
ابری شده دلها و ز باران خبری نیست
حالا که درختان همه سبزند و زمین سبز
صد حیف که از فصل بهاران خبری نیست
دلها همه پژمرده شد از سختی ایّام
در سینه ی پُر درد ز درمان خبری...
بهار را ببین
چگونه از خود می تکانَد برگ های فرسوده را
تو هم جوانه ای بزن
سبز شو
عطیه چک نژادیان
بهار که از راه می رسد
جوانه سر می زند، شکوفه می شکفد
باران نم نم می بارد آسمان نفس می کشد
بهار که از راه می رسد
زمین سبز می شود بلبل نغمه خوان می شود
روز نو می شود سال نکو می شود
اما… تو چطور؟
اگر شکوفه...
عصرها که می شود
مخصوصا اگر پاییز باشد
آدم دلش می رود که یک فنجان چای بخورد با تو
آنوقت می توان گفت طعم چایی ،عصر پاییز ، بوی تو
همان بهاری است که در راه است
سازهای آبی -سولماز رضایی
به خواب رفته بودم
آنچنان عمیق
که گویی زمان تعطیل گشته،
ولی اکنون
میان زمستانم بهاری دارم،
که تیزی گرمای قلبش
حتی قلب یخ زده ی زمین را می شکافد
بهار زمستانم قطره ای از آب بود
که دانه عشق
در قلبم را شکافت؛
روئید
بیدار شد
این زنگار سکون...
شاید باورت نشود آرزویم این است که روزی پست چی باشم ونامه ای را که سال هاست برایت نوشته ام وهزاران بار آن را تا ورودی صندوق برده ولی آن را پست نکرده ام، خودم به دستت دهم تا شاهد برق نگاهت، لحظه ی گرفتن نامه باشم اما حیف تو...
هر ثانیه منتظر دستان گرمت هستم تا با شاخه ای گل از راه برسی
کسی چه می داند شاید با یک گل هم بهار شد
برای من که این اتفاق افتاد ،وقتی تو از راه رسیدی ،من بهار را باچشمان خویش دیدم ........................
حجت اله حبیبی
همیشه واسه عاشقی
دنبال بهونه نگرد
ممکنه عاشقت کنه
خدا تو یه غروب سرد
فصل بهار بهونۂ خوبیه واسه عاشق شدن.بذار تولّد دوبارۂ زمین با تولّد دوبارۂ قلب تو همراه شه.سالها خواهد گذشت و تو با هر بهار به یاد روزهای عاشقونه وخاطرات خوبی میفتی که فصل زیبای بهار به...