- بابا...کاش ما هم می تونستیم فرار کنیم... - پسرم...یک درخت هیچ وقت در حال فرار نمی میره...ما ایستاده می میریم
لب بر لبت چنانت به درخت بچسبانم به دلتنگى که درخت شوى که رفتن اگر بخواهى ، نتوانى که بمانى ...!
هیچ درختی به خاطر پناه دادن به پرنده ها بی بار و برگ نشده است... تکیه گاه باشیم ، مهربانی سخت نیست..!
چون می نگرم به کار عالم بهتر هر مسئله چند وجه دارد در بر ، . از منظر شعر ...آه بیچاره درخت از منظر جبر ...آه بیچاره تبر .
با درختی سبز گردد این زمین شادی گل آورد این نازنین خوش بکاریم هردرحتی یادگار با درختی زندگی دلپذیر وزین . روز درختکاری را گرامی می داریم
برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار روز درختکاری مبارک
امام صادق (ع) : شش چیز پس از مرگ مؤمن به وی رسد: فرزندی که برای او آمرزش خواهی کند و قرآنی که از او بماند (قرائت شود) و نهالی که بکارد، چاهی که حفر کند و صدقه جاریه و سنت و روش پسندیده ای که پس از وی بدان...
درخت ، هویت پنجره هاست جوانه ، شعر درخت است و غنچه ، معنی عشق . . . روز درختکاری مبارک
درخت ها که مثل پرنده ها نیستند که وقتی جنگل آتش گرفت کوچ کنند ! درخت ها می مانند اما نمی توانند جنگل را نجات دهند . . . مثل من که می مانم اما نمی توانم تو را نجات دهم ! مرا ببخش محبوب من که پرنده نیستم !...
از کجا دریافتی درخت ِ اسفندگان بهاران را با احساس سبز تو سلام میگوید و ببر بیشه غرورش را در آیینه احساس تو میآراید؟ از کجا دانستی؟ احمد شاملو
زیباتر از درخت در اسفند ماه چیست؟ بیداری شکفته پس از شوکران مرگ زیباتر از درخت در اسفند ماه چیست؟ زیر درفش صاعقه و تیشه تگرگ زیباتر از درخت در اسفند ماه چیست؟ عریانی و رهایی و تصویر بار و برگ
جان دلم... قراراست ماننددرخت ریشه کنم... شکوفه دهم... برایت زندگی باشم... بهارم میشوی...؟
هیچ درختی به خاطر پناه دادن به کبوترها بی بار و برگ نشده است، تکیه گاه باشیم. مهربانی سخت نیست.
هم پنجره خانه تو باز بود هم پنجره خانه من اما چه فایده همدیگر را نتوانستیم ببینیم رو به روی هم تنها ماندیم مثل دو درخت در زردی و باد ما از درون پنجره هایمان را به روی هم بسته بودیم !
بعلت گرانی، برای انجام آزمایش و تست میتونی زیر درخت ادرار کنی اگر مورچه جمع شد دیابت داری اگر پشه جمع شد عفونت داری اگر بوی کباب بلند شد کلسترول داری و اگر یادت رفت زیپت رو بالا بکشی آلزایمر داری
خانواده ما مانند شاخه های یک درخت است ممکن است در جهت های مختلف رشد کنیم اما هنوز ریشه های ما یکی است
پرسید رنج چیست؟ گفت:دوست داشتن تویِ دلت جوانه بزند، درختی شود ولی نگویی ...
گنجشک های شهر دیگر حوالی آدم ها پر نمی زنند از وقتی به جای درخت ها مجسمه هایی کاشته اند که بوی هیچ فصلی را ندارد.
شبیه برگِ جدا از درخت بر کفِ باغ نه وصل حال مرا خوب می کند نه فراق
در من عجیب ریشه دوانده ست مهر او زورم به این درخت ِتناور نمی رسد
اگر من درختم پس روزی به زمین می افتم از من پایه نسازید مرا در شومینه نیندازید از من پلی بسازید بر بستر رودی دری یا چارچوبی جایی که دو نفر به یکدیگر میرسند و عشق می بازند
تو درخت خوب منظر ، همه میوهای ولیکن چه کنم به دست کوته که نمیرسد به سیبت
درخت ِ نارنج پیراهنش رابا بهار گُل دوزی کرده است بازکن پنجره را نسیم اوازِ ان را منتشرمی کند
دلِ درخت پُرازشکوفه باد چشمک می زند