متن عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق
شبی زنی شعرهایش را سوزاند
و برای یک دیدار ساده
از پنجره ها گذشت
آشفتن خواب ، کار ساده ای نیست
وقتی پلک هایت
خسته از سایه ای سنگین است
مرا ببین...
غریب تر از هر آشنای دیروزم
و این شعرهایی که می خوانی ،
حاصل بیخوابی های هر شب...
بیقرارم قرار می خواهم
حالِ با اعتبار می خواهم
از حصارِ تمام آدم ها
راهکار فرار می خواهم
کشف کردم که چون بیابانم
من فقط چشمه سار می خواهم
سرزمینی است عشق من، که در آن
شاه نه، شاهکار می خواهم
از وصالِ همیشه دلگیرم
ساعتی انتظار، می خواهم
غرق...
آنقدر ماهی که می خواهم هر روز و شب به دورت بگردم😍♥
تک درختی به دور از همهمه جای گزید
گمان نمی برد که هر روز گنجشکان
در پیچ و تاب مویش
یاد درختی با شکوفه های صورتی را سنجاق کنند.
هنوز هم زندگی زیباست
هنوز هم در وجود آدمها
مهربانی بکر دیده می شود که
نگاهشان ، کلامشان
واژه های تکراری اما قشنگشان
آرامش جانت میشود.
هنوز زندگی زیباست!
وقتی یک نفر باشد که به خاطرش
چوب حراج به تنهاییت بزنی...
بهزاد غدیری شاعر کاشانی
من از تو آویخته ام ، از چادر نماز شبت
که پر از شکوفه های بادام است.
دوست دارم تمام نفس هایت را در گوشم زمزمه کنی ، ای روح مقدسی که تسخیرم کرده ای.
شاید آدمی به زمین تبعید شده است، اما من بهشت را روی همین زمین یافتم....
در این لحظه از زندگی احساس میکنم دلم بی تاب حضور هیچکس و هیچ چیز نیست ! گویی روحم در سبک ترین حالت خودش به سر میبرد ، رها از هرآنچه که هست و نیست ! شیرین بودن لمس این احساس آنجایی هست که تو ، مسیری سرشار از طوفان...
امروز صبح زود برای انجام کارهایم بیرون زدم ، مترو به قدری شلوغ بود که ذهنم پر از گره های متعدد شد ، من همیشه در جاهای شلوغ به خاطر اهمیتی که به ویژگی های مختلف آدمها میدهم، ذهنم بیش از اندازه درگیر میشود ! مثلا ترکیب رنگ لباس هایشان...
همه احساسات ما در شب پررنگ تر هست ، چشمهایت را میبندی و خاطره ها یکی یکی از جلوی چشمانت رد میشوند ، و تو میرسی به این حرف که در عاشقی کردن شب هایش سخت است ، روز که میشود منطق حکم فرما مطلق است و تو به بهترین...
فکر کنم ، مهم ترین چیزی که سالهاست
باعث میشه در هر مسیری که قدم بر میدارم
با وجود خستگی ها ، محدودیت ها ، اتفاقات ریز و درشتی که برام پیش میاد کم نیارم و جا نزنم ، عشق بوده .عشق همیشه هم اینطور نیست که سر به هوات...
غرق در افکار خودم بودم که صدای فندکش توجهم رو جلب کرد ! با آشفتگی و خستگی که در چهره اش میتونستم احساس کنم ؟ سیگارش رو روشن کرد و با تمام رگ و ریشه های تنش یه پُک عمیق زد ! پر ازحرف بود پر از ناگفته هایی که...
دلا، جانا
در دیاری که عشق ،در جست و جوی معنا و مفهوم بود
دل عاشق مطلب .......
فاطمه مهری
بیا ای آفتاب صبح مرداد
بتاب ای چشم شهلای پریزاد
برقص ای شاخه ی شمشاد در باد
بخوان از عشق چون شیرین و فرهاد
«تولد مردادی های عزیز مبارک»
بهزاد غدیری شاعر کاشانی
اگر ویرانه ام از غم به غم آبادِ آبادم
دلم گر شد اسیرِ عشق جانا سروِ آزادم
نگاهم خیس و غمباراست اگر درکنجِ تنهایی
تو گویی چون شَباویزَم که با اندوه همزادم
ز سوزِ هجر می سوزد پر و بالم چو پروانه
از آن ساعت که یکباره به دامِ عشق...
عشق نخواهی فهمید
تا آن هنگام که؛
صدای جانم گفتنی
به لرزه درآورد بند بندِ وجودِ ویران شده اَت را!
و تا وقتی که جوابِ شب بخیرت بشود؛
عاقبتت بخیر گلم
همان عاقبتی که؛
تو را سرگردانی مبتلا به جنون خواهد کرد؛
دربدر در پِیِ یافتنِ هر ذره ای
شاید،...
و هرگز؛
از عشق نخواهی فهمید
تا آن هنگام که؛
صدای جانم گفتنی
به لرزه درآورد بند بندِ وجودِ ویران شده اَت را!
و تا وقتی که جوابِ شب بخیرت بشود؛
عاقبتت بخیر گلم
همان عاقبتی که؛
تو را سرگردانی مبتلا به جنون خواهد کرد؛
دربدر در پِیِ یافتنِ هر...
ای آنکه دل را میبری جانم ببر در راه خود
تنهای تنها مانده ای ما را ببر همراه خود
شعر تو طغیان میکند اعجاز موسی میکند
در مسیر گردش اش با دل مدارا می کند
آتش عشقت در تنم لبریز شد از چشم ترم
آقا تو را گم کرده ام...
همه چی به وقتش قشنگه! توجه کردن، عشق ورزیدن باهم بودن،کنار هم بودن، همه چی طی زمان به مرور تغییر می کنه
حتی عشق ها، دوست داشتن های بی مثال! چه عاشقانه های داغ و سوزانی دیدیم که به مرور سرد شدن، زمان هیچوقت ساکت نمیمونه! همیشه حرفی داره برای...