متن شعر سپید

متن کریم رجب زاده لنگرودی متن جنگ

عکس نوشته شعر سپید انبوه کشتگان شهرهای ویران سربا

سوژه ی عکاس شهرم
به جرم سیب گفتن
زن ها نمی خندند!...

متن آرزو ذریه عباسی

ارسال شده توسط
آرزو ذریه عباسی (پاییزه)

متن شعر نو متن شعر سپید متن آرزو عباسی

عکس نوشته آرزو ذریه عباسی سوژه ی عکاس شهرم به جرم quo

هراس تنهایی است،
شب تنهایی،
سرما تنهایی.
رود زیبایی است،
چشمه زیبایی،
نگاه تو زیبایی.
روح از تو لبریز است،
یاد از تو لبریز،
جان از تو لبریز.
تو را دیدم مست شدم،
تو را دیدم خندیدم،
تو را دیدم هست شدم.
<هیچ>...

متن شعر معروف متن شعر سپید متن شعر نیمایی متن شعر شاملویی متن شعر نو

ارسال شده توسط
علی پورزارع «هیچ»

عکس نوشته علی پورزارع هراس تنهایی است شب تنهایی

هیاهوی ثانیه ها،
رسیدن موسم تو را،
می دهند نوید.
باید تو را نشست به تماشا،
کنار شنزار بی انتهای ساحل آرام.
با چشمانی پر از امید.
غوغای مرغکان دریایی،
رقص موج و ساحل،
خوشحالی پیرمرد ماهیگیر،
دیدار تو،
چه دلگشا.
صدای باد،
سرخی غروب،
جنگ آفتاب و افق،
من منتظر تو.
کوچ!
حاشا حاشا
<هیچ>...

ارسال شده توسط
علی پورزارع «هیچ»

متن شعر نو متن شعر سپید

دیرگاهی است،
که ریخته سیاهی شب،
همه جای این دشت،
ارمغان آورد خاموشی لب.
دیر زمانی است،
که شب سرد است و من افسرده،
همه جای این باغ،
تیرگی هست و گل ها پژمرده.
ایامی است،
که پیکرم بی جان است و دلم لرزان،
همه جای این تن،
دلتنگی و دلمردگی هست و دیده گریان.
روزگاری است،
که می وزد و می تازد باد سرد،
از میان شیشه شکسته ی پنجره،
یادگارش به من، سینه پر ز درد.
علی پورزارع «هیچ»...

متن شعر متن شعر سپید متن شعر نو متن شعر معاصر

ارسال شده توسط
علی پورزارع «هیچ»

من چه هستم
شعری غمگین،
زخمه ای حزن انگیز بر سه تار،
یا که آوازی غمین.
نکند قطره اشک بی قراری های شبانه
که از چشم مردی تنها در سکوت می چکد.
من چه هستم
ناله ای از دل بی قرار،
آهی جهان سوز،
یا که اندوه چشم به راهی منتظر یار.
نکند تصنیفی اندوهگین با صدای غم گرفته در شور؟
به گمانم روحی بی قرارم
در کالبد تن
علی پورزارع «هیچ»...

متن شعر سپید متن شعر نو متن شعر متن شعر عاشقانه

ارسال شده توسط
علی پورزارع «هیچ»

هوای مطبوعی بود،
رود از کنار ما می گذشت،
تا دوردست دامنه جاری بود،
ریشه های پرتقال های پایین دست را سیراب می کرد،
شالیزارهای کنار تپه را غرق آب می کرد.
درخت خرامان باد،
گل عطر افشان،
بازی ماهی ها پیدا بود.
در جنگل های ما
بلبل آواز خوان،
پروانه رقص کنان،
داروگ شیدا بود.
نسیم در سر راه خود،
به اوجی های کنار آب سر می زند.
فرصت زندگی
به هوای خنک جنگل ما می پیچد،
و کس چه داند که آن چیست
علی پورزارع «هیچ»...

متن شعر متن شعر نو متن شعر سپید متن شعر نیمایی متن شعر شاملویی

ارسال شده توسط
علی پورزارع «هیچ»

ابر هست،
مهتاب نیست،
حوض هست،
آب نیست،
بید مجنون چرا بی تاب نیست.
گردش ماهی قرمز،
روشنای مهتاب،
رقص سیب ها روی آب،
دیگر نیست.
که می داند این همه تلخی برای چیست
شادی نزدیک است،
میان گل های حیاط،
پشت شمعدانی ها،
همسایه شمشادها.
تا صبح راهی نیست،
اما شب در خیال من چه تلخی ها می ریزد.
علی پورزارع «هیچ»...

متن شعر متن شعر نو متن شعر سپید متن دلنوشته

ارسال شده توسط
علی پورزارع «هیچ»

کاش دیدارمان به زمستان افتد،
به دی، به بهمن،
تا که سپیدی موهایم را در لابلای
شاخه های سنگین و سپید کنم نهان.
کاش دیدارمان به پاییز افتد،
به مهر، به آبان،
تا که سرخی رویم را بین برگ های همچون آتش سرخ پاییزی کنم پنهان.
در این سودا،
مانده ام تنها،
چه غمگینم،
چه بی تابم،
کاش بیایی ری را.
علی پورزارع(هیچ)...

متن شعر نو متن شعر سپید متن شعر عاشقانه

ارسال شده توسط
علی پورزارع «هیچ»

جوی آبی پر آب،
سبزه هایی زیبا،
بوی گل ها در هوا،
بلبلی آواز خواند.
در کنار جوی، باغی آباد،
حصارش از سرو بلند
خوشه های انگور،
دانه ها به رنگ ارغوان،
بوته های خوشرنگ،
مرد باغبان خندان.
صدایش را می شنیدم از دور،
لب آن آب روان.
پای من در آب.
من چه شادم امروز.

علی پورزارع «هیچ»...

متن شعر معاصر متن شعر شاملویی متن شعر نیمایی متن شعر نو متن شعر سپید

ارسال شده توسط
علی پورزارع «هیچ»

آسمان آبی، آفتابی.
نسیم خنک می وزد.
من در سایه نشسته ام،
روی فرشی از چمن.
شاخه های درخت می لرزد.
گنجشک ها سرخوش،
پرستوها سرمست،
کلاغ ها هم به مهمانی ما آمده اند،
برای آنها هم دانه هست.
بازی اسب ها از دور پیدا بود،
خنده هایشان چه زیبا بود.
من سیبی را می کنم پوست
با خودم می گویم
خوب بود این احساس تا ابد جاری بود.
آسمان آبی، آفتابی،
خورشید بالای آبادی.
علی پورزارع «هیچ»...

متن شعر متن شعر سپید متن شعر نو متن شعر عاشقانه

ارسال شده توسط
علی پورزارع «هیچ»

درقرن خاکستری
وشعله های خاموش عشق
نازا کردن ِنطفه ی زمین
در بغلگاه هوس
آتشی ست
زیر خاکستر
نسرین حسینی...

متن نسرین حسینی

ارسال شده توسط
سپید بخوانید

عکس نوشته نسرین حسینی درقرن خاکستری وشعله های خاموش

کودک درونم
بهشت بودنت را
مستانه قدم برمی دارد
جاریِ تو مصداق تمام بودن هاست

سکوت گلو
حرفهای نگفته را
در پچ پچ چشم هایمان
فریاد می زند
بودنی در جبران تمام نبودن ها

وهزاران راه نرفته
هزاران قدم راکد

تاریک ذهن
در روشنای چراغ دیده ات
پیوند می زند
پل معلق عشق و ناباوری را
به باوری از جنس یقین

مریم جوکار (دلارام)...

متن مریم جوکار

ارسال شده توسط
دلآرام

متن عاشقانه متن شعر سپید

کدام من؟

آینه تصویرم را انعکاس نمی دهد...

متن آریا ابراهیمی

ارسال شده توسط
آریا ابراهیمی

متن متن ادبی متن آینه متن شعر نو متن شعر سپید

عکس نوشته آریا ابراهیمی کدام من؟ آینه تصویرم را انع

چه کسی می داند تیک تاکِ ساعت؛
ما را به کدامین لحظات وعده می دهد؟!
قربت یا غربت؟ شیما رحمانی...

متن شیما رحمانی

ارسال شده توسط
هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)

متن چامک متن شعر سپید

عکس نوشته شیما رحمانی چه کسی می داند تیک تاکِ ساعت

همینم
اثیری در امتداد جاده
در شمارش قدم های زده نشده
و حوصله چهار چرخ سر رفته
که کلافه ملق می زند
دره عمیق و متروک را
دنده معکوس قشاع
گریزان از بند هوس
در تماشای آخر دو کوه
گریخته از دره
پاره می کند
رشته خاطرات را

مریم جوڪار دلارام...

متن مریم جوکار

ارسال شده توسط
دلآرام

در سَرَم هوای دیدنت بود ولی

ابر بارانی،تورا،

با خشم ز چشمانم گرفت.

حسن سهرابی...

متن حسن سهرابی

ارسال شده توسط
شعرهای حسن سهرابی(ساهر)

متن حسن سهرابی نویسنده متن اشعار حسن سهرابی متن حسن سهرابی شاعر متن شعر سپید

منم آن؛
جسدِ رویِ بُرجِ سکوت،
در تیررَسِ منقارِ چرک آلودِ کلاغانِ قیل و قال پَرَست
تویی آن؛
نسیمِ فَرَح بخشِ درآمده از بادگیرِ بهشت آئینِ محمدتقی خان
که؛
خوش می نوازد در سردابه یِ خاموش و خلوتِ وجود....

متن شیما رحمانی

ارسال شده توسط
هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)

متن شعر نو متن شعر سپید متن دلنوشته عاشقانه خاص

هُرمِ نفس هایت

این، منم که؛
هر شب را
با تو صبح می کند
اِی ناآشناترین آشنایِ من
و هر روز این انوارِ طلاییِ خورشید نیست که مرا از خواب بیدار می کنند،
بلکه؛
هُرمِ نفسهایِ تُو ست
که از هزاران فرسخ آن طرفتر بر گوشِ جانم می دمند.
درود می فرستم بر آن دو چَشمِ خمار و خواب آلوده ات، با آغازِ هر روز؛
که خیره گشته اند در چَشمانم؛
از دوردست ها.
و درودهایی بیشتر نیز میفرستم؛
بر آن صدایِ آتشینِ خَش دارت
که تنها؛
جانِ من است که آن را می...

متن شیما رحمانی

ارسال شده توسط
هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)

متن دلنوشته احساسی متن کپشن عاشقانه متن شعر سپید متن عاشقانه متن ادبی

گیلاس لب هایت را از کدام باغ می توان چید؟
و لیموی سینه هایت را!
اصلا بگو
زیبایی تو در تشبیه به کدام گل
می تواند وجه شبه باشد؟
انگار هیچ شاعری نمی داند
که زیبایی را تو آفریده ایی!
هرجا که خنده بر لب ها غنچه بست
هرجا که رقص چشم ها را فتح کرد
هرجا که آرامش خانه ساخت
هرجا که عشق در حال تداوم بود
ردی عطرآگین از زن دیده شد!
ببین چه ساده
تو روح زیستن هستی
و رهبر عشق!

مادرم یک بار می گفت:
مردها شاعران بهتری هستند!
و باز کمتر ش...

متن سیامک عشقعلی

ارسال شده توسط
سیامک عشقعلی

متن اشعار سیامک عشقعلی متن شعر سپید متن زنانگی متن عاشقانه متن شعر

میگفتی سیگار نکش !
میکشیدم اما دوست داشتم...
میگفتی شبا زود بخواب !
دیر میخوابیدم اما دوست داشتم...
میگفتی تنهایی جایی نرو !
میرفتم اما دوست داشتم ...
میگفتی حرف گوش کن باش !
نبودم اما دوست داشتم...
الان سیگار نمیکشم ،
شبا زود میخوابم ،
تنهایی جایی نمیرم ،
حرف گوش میدم
اما
دوستت ندارم......

متن مهرزاد باهوش

ارسال شده توسط
Mehrzad12

متن شعر متن شعر سپید متن عاشقانه متن دلتنگی

کاش می آمدی و میشدی چراغ تک به تک خانه های این پیرهن چهارخانه......

متن مهرزاد باهوش

ارسال شده توسط
Mehrzad12

متن عاشقانه متن پیرهن متن شعر سپید

ای صدایت بهشتی ترین موسیقی همیشه!
ای نگاهت بوسه گاه کلماتم!
این دست ها
چه معصومانه می مکند گرمای عشق را از دستانت!
و چه کودکانه
در آغوشت به خواب رفته این مرد،
که طعم ملیح خنده هایت
در وسعت جهانش
به جریان انداخته ترنم خشکیده ی رود را!

حافظه ی کلماتم را پاک کن
از سکوت دم کرده ی روزهای تنهایی
از ازدحام بغض
از خنجرهایی که به قلبم از پشت نشانه شدند
از دلمردگی پاییزانه ی کوچه های بن بست
از سوختن مظلومانه ی شعرهایم به دست حسادت
از هرچه...

متن سیامک عشقعلی

ارسال شده توسط
سیامک عشقعلی

متن اشعار سیامک عشقعلی متن شعر سپید متن بهار متن اردیبهشت

تاب می خورم بر سکوت اندیشه
که از عصیان سطرها
بر لایه ها ی پاییز زرد می شود

ای اشتیاق پریدن، در ژرف ترین گذر گاه.
برم گردان!
به بند ناف بریده
به تعادل آفتاب
به لبخندی تازه
مریم گمار...

متن شعرزیبا متن متن ناب متن شعر سپید

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

باز می گردم
از نیمکت چوبی پارک
به درختی پُر آواز
رضا حدادیان...

متن رضا حدادیان متن شعرسپید متن شاعران معاصر متن درخت

ارسال شده توسط
اشعار زیبا

ای ستاره
که رازِ روشنی ات برای
تاریکی فاش شده . . . !

مرا به جهانِ نور
دو بینی باران پشت پنجره

مرا
به آغاز آدمیزادی خویش برگردان

شاید
که جای شیر
از عصاره ی شعور
سیراب شوم . . .!!...

متن محمدرضا سلطانی

ارسال شده توسط
محمدرضا سلطانی

متن شعر نو متن شعر سپید متن شعر معاصر

زن رسیده
به بی وزنی خواب، گره خورده
به چَشم های سه بعدی پنجره

رگ های بریده اش آماس
در ضلع دوم دست هات
مریم گمار...

متن شعرزیبا متن چشم متن شعر سپید

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

زن رسیده
به بی وزنی خواب،
گره خورده به چَشم های سه بعدی پنجره

رگ های بریده اش آماس
در ضلع دوم دست هات

جیغ می کشد دشت
تا سکوت پنجره
در فرم دیگری
گل بگیرد در صورت باد
نور را کشیده
به آبی رگ ها...
با نبضی تند

تا زن حواسش را گم نکند
لای شب بوها و سر نخورد
بر صدسال تنهایی مریم

از گلوی این سطرها
مجال آفتاب چکیده می شود
بر هفت پنجره
برنصف النهار موهاش
مریم گمار...

متن شعر سپید متن شعرزیبا متن آفتاب

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

وقتی شب ها
یادت قلبم را تنگ میکرد و
بالشتکم را با رغبت در آغوشک حل میکردم
فهمیدم تو یک خیالی
و من خام ترین شاعرِ عاشقِ این شهر...

مأوا مقدم...

متن مأوا مقدم

ارسال شده توسط
مأوا مقدم

متن شعر سپید متن دلتنگی متن کپشن

چه صلح قشنگیست جنگیدن شانه با موهایت
انتهای چالوس دریاست و من غرقِ چشم هایت

مأوا مقدم...

متن مأوا مقدم

ارسال شده توسط
مأوا مقدم

متن شعر سپید متن جاده چالوس متن موی فر

سبدی ستاره را
دانه
دانه
برگیسوانت خواهم آویخت
تادرکنارشبی پُرستاره باشم.
رضاحدادیان...

متن رضا حدادیان

ارسال شده توسط
اشعار زیبا

متن شعر زیبا متن شاعران امروز ایران متن شعر سپید

بیا و حلول کن
در خواب عمیق خیابان ها
بر میدان های بی لبخند
که دیریست نامم را فراموش کرده اند
مریم گمار...

متن شعر زیبا متن شعر سپید متن خیابان متن لبخند

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

ببین !
که از تلاقی منظومه ی دست هات
و ابریشم موهام شعر اتفاق می افتد
مریم گمار...

متن شعر زیبا متن شعر سپید

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

بگو!
کجای کلمات بنشینم به رُستن
که رد پای تو نباشد
مریم گمار...

متن مریم‌گمار متن شعر زیبا متن شاعران امروز متن کلمات متن شعر سپید

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

ای شکوفه ی سپید
بگو چطور پنهان کنم زیبایی ات را
که از لبخند آفتاب
وجیک جیکِ گنجشک ها تو می ریزی
مریم گمار...

متن شعر سپید متن شاعران امروز متن شاعران معاصر ایران متن گنجشک

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

ای بغض فروخورده ی کلمات !
بگو چقدر مانده تا برسم
به دست های یقین؟!
وقتی پای بهار
به سطر تردید باز شده است

مریم گمار...

متن شعر زیبا متن مریم‌گمار متن بهار متن کلمات متن شعر سپید

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

خورشید من!
ای پیامبر زندگی بخش شاعرانگی هایم!
ای همیشه ی شیرین زیبایی
که حسرت تسخیرت،
در ذهن آینه های شهر نبض می زند
و فردا
با پرچم سفیدش
در اقراری معصومانه
شهادت می دهد بی تکرار بودنت را!

با من چه کرده ای؟
که هرروز
عابدانه می نشینم به ستایش تو!
قداست نامت را می بوسم
هوایت را کودکانه نفس می کشم
و از هر نقطه ی اندامت،
به شعر می رسم!

فراموش کرده ام هرچند...
تاریخ اصابت مهرت را به قلبم
هرچند شاهدی ندارم که مرا
در انظار کوچه ...

متن سیامک عشقعلی

ارسال شده توسط
سیامک عشقعلی

متن اشعار سیامک عشقعلی متن شعر سپید متن شعرهای سیامک عشقعلی متن سیامک عشقعلی(جادوگر شعر)متن شعر عاشقانه

ببین !
خورشید در دست های تو
تقطیع می شود
لا به لای همین سطرها
که از ادامه نبض اش
می ریزد ترنم بوسه.
مریم گمار...

متن شعر زیبا متن شعر سپید متن شاعران‌معاصر ایران

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

بگو چگونه؟
از دهانِ پلک هات بیرون بزنم
که خود اتفاق تازه ای در تنم!
مریم گمار...

متن شعر زیبا متن شاعران معاصر متن شعر سپید

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

بر می گردم به نقطه های روشن
به تو که ریشه دوانده ای
کوچه به کوچه در صدای واژه ها.
مریم گمار...

متن شعر زیبا متن متن زیبا متن شعر سپید

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

نگاه کن!
چقد زیبا از لب کلمات
بلند شده ای
و جای استعاره نشسته ای
مریم گمار...

متن شعر سپید متن شاعران معاصر متن شعر خوب متن استعاره

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

ببین چگونه!
پایم به خیابان تو می چرخد
به دقیقه ها.

تا حدود بختم
از چشم های تو بگذرد
و هربار به شکل تازه ای
هجا کند دوستت دارم را
مریم گمار...

متن مریم‌گمار متن شعر زیبا متن شعر سپید متن شاعران‌معاصر

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

باید بی خیال شوم!
بی خیال زخم های کهنه
و روایت ها سوخته.
مریم گمار...

متن مریم‌گمار متن شعر سپید متن شعر خوب

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

نشسته ای در اندیشه رگ ها
و فیلم لبخندت در چشمم
مونتاژ می شود

حالا نگاه روشنت
از آب و افتاب می گذرد
تا بپیچد بر زوایای متفاوت تنم
مریم گمار...

متن شعر سپید متن شاعران متن آفتاب

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

زندانیِ اختیاری

مردی که خودش را تمام روز
در یک اتاق زندانی می کند
اصلاً دیوانه نیست
یا انار متراکمی ست که در پوست خودش جا خوش کرده
یا پیاز متورمی ست که لایه لایه پرده برنمی دارد از تنهایی اش
در بیروت مردی را دیدم با پای گچ گرفته
که از تابوت بیرون نمی پرید
پلنگ هم در قفس آهنین تصوّری از آزادی دارد
در جنگ تن به تن هر دو پا گذاشتیم به فرار
من از یک طرف
منِ دیگر من از طرف دیگر
و شانه به شانه به خانه رسیدیم دقیقاً
و من زیر...

متن علی باباچاهی متن شعر آزاد متن شعر معاصر متن شعر نو متن زندانی

بگو چند لب خند به نیم رخِ روز ببخشم؟
که بابونه از هفت جهت، از آستین باد بریزد
و نامِ تو تشدید شود
بر حواسِ آفتابی ام
در ساعتی که رگ هات روشن ترند.
مریم گمار...

متن مریم‌گمار متن شعر سپید

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

ببین چگونه!
حروفِ الفبا بر سطرها کش می آیند
تا برسند به زاویه ی تصدیق.
و طرحی تازه شوند بر مردمکِ چشم هات
این موی رگ های عصیان!
مریم گمار...

متن شعر سپید متن شعر عاشقانه

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

دست بکش به حروفِ جویده
به رگ های متروک
تا بیرون بزنم طیف طیف از منشورِ پنجره
بر گیلاس های امید
مریم گمار...

متن شعر سپید متن شاعران معاصر متن شعر زیبا متن عاشقانه

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

ای دقیقه های روشن در زیباییِ رفتار!
بگو چگونه ذره بتکانم!
از سایه
که از هر دریچه ممنوعه یی می ریزد
در حصارِ تاریکی
مریم گمار...

متن شعر زیبا متن شعر سپید متن شاعرانه امروز متن شاعران معاصر

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار

می تازه!

به رستگاری کلمه رفته بودی
به ضیافتِ یک بوسه!
تا ریشه بگیری در طلیعه ی نور
و به نمایش بگذاری
شکلی از مجالِ بودن را
مریم گمار...

ارسال شده توسط
اشعار مریم‌گمار