متن بهار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بهار
آخرین برگ از دفتر زمستان
ورق می خورد
و رایحه ی مهر
از انتهای کوچه ی اسفند
به مشام می رسد
دیگر گذشت
آن ازدحام دلشوره های تلخ
و آن نیمکت های پوشیده از برف
اینک بهار
مژده ی حلاوت نگاهت را
به قلبم می دهد
تا به شکرانه ی...
خواست بهار را بفهمد، جوانه زد...!
آریا ابراهیمی
بهار در رمضان آمد و بهاران شد
شکوفه های اجابت نصیب باران شد
قرین شدند بهار طبیعت و رمضان
نسیم عشق وزید و گلاب باران شد
اعظم کلیابی بانوی کاشانی
در امتداد ساعت صفر
به دیوار شب تکیه می دهم
و بهار آمدنت را
انتظار می کشم
ای کاش بودی
صدای احساس قلبم را
در حصار بازوان تو می شنیدم
تا ذره ذره ی وجودم
عطر تو را می گرفت
مجید رفیع زاد
ای بهارِ دلنشین، ای روحِ زندگی
با آمدنت، جهان دوباره زنده شد
در برگ ریزان، کودکی می گرید،
نامش زمستان است!
در یخبندان، صدای پای دختری به گوشم می رسد،
نامش بهار است!
در میان گلزارها، صدای بانویی را می شنوم،
نامش تابستان است!
در زیر تابش و گرمای شعله های آفتاب،
صدای ناله های زنی شوهر مرده را می شنوم،
نامش...
مگر می شود
خورشید را از آسمان تکاند
که تو را از من؟
وقتی
فرومی روم در رّدِ پای بهار
مریم گمار ۱۴۰۲/۱۰/۱۴
چه لذتی داشت بهار
اگر عشق با دست هایش
گره دوری مان را باز می کرد
تو از جاده ی انتظار می رسیدی
و پر مهرتر از باران
بر من می باریدی
بذر دوست داشتنت
در باغچه ی سبز دلم
جوانه می زد
و آنگاه شکوفه های بوسه ام
بر...
یلدا ، نوروز ، بهار
تقویم برای ما
همان پاییز است !
روزهایی زرد
و صورت هایی
از سیلی سرخ شده
یلدا ، شب پیوند ما
با پاییزی دیگر است !
مجید رفیع زاد
بهار..
پشت آن پنجره زیباست قشنگ ست بهار
آتشی بر دل تنگ ست و سنگ ست بهار
بهار را گفتم..
گفتم آرامی
گفت در خلوت
گفت مادامی
بوسه بر چشمی
میزند معشوق
دل کند رامی
آمدنت مانند بهار
و همچون رنگین کمان بعد از باران
زیباست
و ای کاش
در اوج این همه زیبایی
به مهمانی من می آمدی
میان تمام لحظه هایم
تکرار می شدی
تا هر ثانیه
دوست داشتنت را
با تپش های قلبم
اعتراف می کردم
مجید رفیع زاد