متن غمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات غمگین
باز بی من رد شد از این کوچه، او!
چشم هایم! چشم هایم تیز شد
باز انگاری توهم می زنم!
باز این رویا چه دردانگیز شد...
[دخترم:] بابا بیا صبحانه! / من،
همچنان با یاد او در کوچه ام...
(دخترم فهمیده حالم خوب نیست!)
چشم هایش از غمم لبریز شد......
بچه که بودم هروقت با خدا حرف میزدم
میگفتم خدایا توروخدا نزار بزرگ بشم ،
بزار همینجوری بچه بمونم
انگار تلخی داروهامو زیر زبونم حس میکردم
انگار میدونستم قراره تمام سهمم از دنیا یه تخت گوشه ی بیمارستان باشه
و یه مشت قرصای لعنتی
ولی خدا حرفامو نشنید
یا شایدم...
من یک آدم ساده و آرومم
که احساسات و عشق از دست رفته اش را در پسِ عمیق ترین لبخندش پنهان میکند...
بهزاد غدیری/ شاعر کاشانی
دریای عشق باش که دریا ببینمت
در پیچ و تاب ساحل رؤیا ببینمت
رؤیای من شده تنها حضور تو
خواهم من از خدا ، که تنها \ببینمت\
دادم قسم تو را ؛ به حسّی که بین ماست
در خاطرم همیشه بمان ، تا ببینمت...
قدری نقابِ چهره ات را بزن...
دلم برای کودکی هایی که نکردم تنگ شده.
مرد گریه می کند
عبارت غلط \ مرد گریه نمی کند \ را دور بیندازیم ...
اصرار به حفظ باورهای غلط هیچ افتخاری برایمان ندارد .
مردی که هیچوقت گریه نمی کند لزوما قوی نیست بلکه ممکن است احساسات انسانی خود را سرکوب کند و آسیب عمیق تری ببیند،
اجازه...
دست بر گریبان گرفته بود و فریاد میزد اما...!
صدایی از حنجره اش خارج نمیشد..
گویی نمایش پانتومیم اجرا میکند!
اما بدون بیننده!
مشخص بود حال خوشی ندارد.
قدم میزد و راه میرفت و دستانش را در هوا تکان میداد!
یا من چیزی نمیشنیدم!
یا او بی صدا جنگ میکرد....
مادرم قالی بافت...
آنقدر تا که به درد ِسِل ، مُرد.
پدرم کارگرِ بنا بود...
آجری عاقبت زندگی بابا بود.
من در این خانه ی خلوت
پی تو می گشتم...
دل من تنها بود
این گل باغچه را آوردم
که کنم هدیه به تو
مرد رویاهایم محرم اسرارم
یا بیا...
تو را ای عشق دیرینم
دوباره جستجو کردم
در این دنیای بی مهری
به هجران تو خو کردم
دلم خوش بود مثل من
به ماندن هم تو مشتاقی
ولی رفتی و عشق تو
زده بر قلب من داغی
من اینجا پشت این دیوار
تو آنجا توی یک بستر
مرا در...
ما کویر خشک را مانند دریا می کنیم
صد گره در کار باشد،بی گمان وا می کنیم
ما اگر با دست خود، جایی نهالی کاشتیم
شک نکن آن را درختی سبز و رعنا می کنیم
ما شبیه رود هستیم و به دریا می رسیم
راه خود را بین این بیراهه...
تلخ ترین خنده را آدم برفی ای داشت که زیر آفتاب در حال آب شدن بود اما باز هم تا لحظه ی تموم شدنش می خندید¡
\فاطمه عبدالوند\
رابطمون با اطرافیان شده مثه رابطه ی صداوسیما و سریال گاندو، کلا یا می خوان سانسورمون کنن یا حذفمون... چه خبرتونه¿¡
\0624\
مثل صفر قبل از اعداد
همون قدر بی تاثیره¡
امید دادناتون رو میگم...
\فاطمه عبدالوند\
درمان دلت با خدا ❤
★ تکست روز......