تو این وضع داغون و هوای غمگین پاییز تنها راه نجات بغله!
من همانم که تو غمگین بشوی می میرد
همیشه یک نفر جای تمام شهر غمگین است زنی تنها که دیگر در سرش شوری نمی افتد
مانده بودی اگر نازنینم زندگی رنگ و بوی دگر داشت این شب سرد و غمگین غربت با وجود تو رنگ سحر داشت...
چقدر آخر این ماه سخت و سنگین است تمام آسمان و زمین بی قرار و غمگین است بزرگتر ز غم مجتبی (ع) و داغ رضا(ع) فراق فاطمه(س) با خاتم النبیین (ص) است ایام عزا تسلیت باد
من هیچوقت از دست دیگران ناراحت نمیشوم فقط نظرم را در موردشان عوض میکنم ...
نه تو رفتی نه من … تمام این تنهایی به خاطر آمدن یه غریبه بود !
یِه رابِطه هایٖى هَم هَست کِه نَه با طَرفى،نَه بِهش تَعهد دارى،نه دِلت میاد با کَس دیگِه اى باشٓى،از صَد تا بَرزخ بدترِه
زندگی بعد از تو چنگی به دل نمیزند تنها کمانچه غمگین است که مینوازد
این تن خسته ز جان تا به لبش راهی نیست...
خنده زیباترین هدیه ی پاییز بر لب غمگین انار
چنان مردم از بعد دل کندنت که روح من از خیر این تن گذشت
مرا زیستن بی تو، نامی ندارد مگر مرگ من زندگی نام گیرد
تا به کی باشی و من پی به حضورت نبرم ؟ آرزوی منی ای کاش به گورت نبرم
تو نیستی که ببینی چگونه با دیوار به مهربانی یک دوست از تو میگویم تو نیستی که ببینی چگونه از دیوار جواب می شنوم
قسمت این بود سرم بی تو به زانو برسد
به شرط آبرو یا جان، قمار عشق کن با ما که ما جز باختن، چیزی نمی خواهیم ازین بازی!
خُدا میداند شِعر برایم مُعجزه ی اَست که نامِ تو را فریاد میزنم ! اِجابت شو مَن به تو ایمان دارم...!
آه...... که در فراق او هر قدمی است آتشی .........
غم در دل تنگ من از آن است که نیست یک دوست که با او غم دل بتوان گفت ....!
چه آرزوها که داشتم من و دیگر ندارم...
زندگیمو دادی بر باد تو با شیرینی حرفات
به سر رسید/همه چیز/تا گلو برگ
یک نفر پیش فلک ریش گرو بگذارد بلکه دست از سر آزردن من بردارد