متن گریه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات گریه
اشک میریختم و زار میزدم...
از چه؟
نمیدانستم..
با تمام ترس و وحشتی ک ناگهانی ب سراغم آمد چشمانم را تا آخرین حد باز کردم...
باور کردنی نبود..
معلق در هوا بودم..
چشمانم را بستم و دوباره گشودم..
دو چشم باز جلوی چشمانم بود...
تکان سختی خوردم..
چشمه اشکم خشکیده...
ازبس که فراق عشق بیگار کشید
برنیمکت غم نشست و سیگار کشید
ته مانده ی آن زغال سیگارگرفت
با گریه بدور عشق پرگار کشید
گاهی آنقدر بی قراری که نفست بالا نمی آید ، آسمان دلگیر، کوچه ها غم گرفته وچتر ها ،خاک خورده وتو، می باری تمام دل تنگیت را بر صفحه ی خاطرات تا سبک شوی
اما گریه امانت می برد وباران می شوید تمام شهر گونه ات را
دل به کوچه...
گریه هامون رو ندیدن
آخرشم متهممون کردن به دل سنگ بودن:)
وقتی به خویش می نگرم
تورا می بینم
در خنده
در گریه
در خشم
در عشقی که جز آن، خنده و گریه
برایم، بی معناست.
حجت اله حبیبی
از دست گریه های خودم خسته میشوم
از دست تو که با نَوَسانم نساختی
از زندگی که زندگیم را به باد داد
از اینکه بعدِ من تو خودت را نباختی
من از خودم که خسته نشد از تو خسته ام
از این غرورِ بین دوتامان همیشه سَد
از اینکه خواستم...
گریه کن,
ولی لبخندت را جار بزن!
آدم ها خسته از سیلاب غم اند.
درد، تیشه بر استخوانم می زند...
گریه امانم نمی دهد...
سنگدل!
بیا و ببین...
چگونه مرگ، مرا به آغوشِ خویش
می خواند!
آخخخ از این همه بی وفاییَت...
حالا بگو
به قلب عاشقم چگونه بفهمانم
که آغوش تو
جای من نبود !
به قلم شریفه محسنی \شیدا\
شاعر کتاب \غزل...
غصه گر هست بگو تا باشد
من هنوز می خندم...
《بی خیالِ من و این مردم و
هی زخم زبان می خندم》
گریه دارم ولی باز ببین می خندم
من خدایی دارم ...
که در این مهلکه ی دردآشوب
سَرِ هر زخم دلم می گرید
زهرا غفران پاکدل