کلمات/ کلافی سر در گم اند خیابان رودخانه ای سرخ
آشفته کرد / موی سرش را آذر/ دف می زند پاییز
شادمانی /گم شده است/کوچه ها/پُراز اندوه و دلتنگی/چقدر/در خیابان/مُرده ریخته است
: گاو است چشم ام چشم گاوی ام دارد می چرد در چراگاه سبز چشم تو سیر نمی شود از نگاه سبز تو از سبزه نگاه تو
این باغِ لگدکوب شده/ شکوفههای گلسرخ/باز/به پرواز درامد سینه سرخ .
برگ ها زخمی/پاییز گنجشک ها را/چال کرد پشتِ میله ها
چتر را بست / مسافر خیابان/منفی صفر
گریه کردم برای تمام روزهایی که بودی من ندیدمت وروزهایی که خواستم ببینمت تونبودی.
وقتی بیادت می افتم درذهنم دفتر خاطرات را ورق می زنم در اطرافم زنبورها رژه می روند به یاد خاطرات توبودن چقدر شیرین است.
صبح پاییز/افتاده روی روزنامه ها/آفتاب درون جدول
درخت آزاد هم یک روز هیزم می شود. طوری بسوز داغ بگذاری روی آتش.
برگ ها می ریزند/ورق به ورق لای پاییز/فریاد درختان
یادت یک آسمان ابر است عبور که میکند از من خیس میشوم تمام یکی یکی از خواب میپرند رویاها فرصت خوبیست: جوانه بزند رویا سکوت بشکند یواشکی در پشت گوش ابرها
چتر باران را /بهم زد / توفان / پیاده رو / رقص پای پاییز
نه ماه خوابیده / نه شاعر/بوف کنار فانوس
آه می کشد /آسمان/آه.../اشک/جاده را/می بلعد/چقدر خاطره/زیرِ خاک ِاین سالهای به خون نشسته خفته است/دریا/جزغاله می شود/از روزهای زخمی.
پنجره هابسته اند صبرمیکنم تاعشق از راه برسد که تمام پنجره ها را بادستان نورانیش بازکند.
حسرت به دل مانده باد، برای گرفتن دستِ برگها...
هنوز همچنان نیلوفر سبز خاطره ات به روی دیوار عاشقیم پیچیده است جمید مقدسیان
نیمکت/بو می کشد/تنهایی را/پارک/خیس شده است
یکی یکی هرس شد/ انار/ لب وگونههای سایه خون
سُرخ شد گونه ی آب/کنار حوض/سایه ی اَنار
انتظار/لانه کرده کنج اتاق/شب/سر و تن میشورد/در باران پاییزی .
بعدِ رفتنت/ دیگر/گرم نشد دستم/مشتی خاطره/رودی از اشک/تنهایی ، گیسوی شب را میبافد